2733
2734
عنوان

فقط کمی درد و دل💔☹😔

234 بازدید | 27 پست

دیگه از این زندگی کوفتی خسته شدم 

هر روز دعوا هر روز جنگ مادری که به دختر خودشم رحم نمیکنه حتی وقتی از دست بقیه ناراحت یا عصبانی میشه دق و دلیش و سر من خالی میکنه مادری که جلوی برادر کوچیکم بهم فحشای رکیک و واقعا زشت میده خسته شدم از بس گریه کردم خسته شدم از بس التماس خدا کردم 

بابامم همیشه بهم میپره و فحش رکیک بهم میده حتی یه بار بخاطر اینکه بهش نگاه کردم میخواست بهم بزنه 

خودمون انقد دعواس که حد نداره دوسال پیش قبل کرونا که مدرسه میرفتیم صورتم جای چنگ بزرگ بابام بود و مدرسه روم نشد برم 

با اینکه امسال تازه دوازدهم و تموم کردم مامانم هی سرکوفت میزنه که هیچکی نمیاد تورو بگیره بو میگیری اخرش هعی سه چهار تام خاستگار خوب داشتم ولی چون اونی که میخواستم نبودن رد کردم 

تاحالا هیچ وقت با کسی دوست نبودم ولی مادر پدرم همیشه بهم تهمت میزنن و وقتی بحثی میشه بهم میگن اضافی میگن همه ازت بدشون میاد بخدا دیگه خستم دیگه بریدم اگه نمیترسیدم خودم و میکشتم حتی وقتی ۱۴ سالم بود قرص خوردم خودم و بکشم ولی نشد💔فقط خواستم یکم درد و دل کنم

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢

خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍

بیا اینم لینکش

ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

2731
۰میتونی از یه مشاور کمک بگیری.انلاین هستن.بهت میگه چیکار کن. خودکشی و فرار و اینجور چیزا رو بذار کن ...

فک نکنم اونام راهی داشته باشن واسه مشکلم خیلی خستم حس میکنم روحم مرده یبارم بابام مسافرت بود مامانم نصف شب باهام دعوا کرد از خونه ساعت یازده شب تو اون سرما انداختم بیرون نمیدونی چه روزایی و شب کردم

عزیزم الهی با تلاش های خودت به موفقیت‌های بالا دست پیدا کنی و خانواده آرزشون داشتن تو باشه

ازشون متنفرم حاضرم کلفتی کنم ولی تو این خونه جهنمی که هر لحظه و ساعتش واسم عذابه زندگی نکنم 

سعی کن امید داشته باشی  به خودت برسی و با اولین خواستگاری که اومد برات و از نظر خودت خوب و معق ...

حتی گاهی به بودن خدا هم شک میکنم 

شک میکنم که اینهمه عذاب من و میبینه و ساکته اصن چرا وقتی قرار بوده این همه عذاب بکشم من و بهشون داده و بدنیا اومدم

2738
انشالله دانشگاه شهر دیگه قبول بشی  میزارن بری؟

ن نمیزارن از لحاظ روحی تحت فشارم که سریعتر ازدواج کنم و شهرمون تو فامیل دخترای کوچیکتر ازمن ازدواج کردن مث عهد بوق سرکوفت میزنن و تحقیرم میکنن با اینکه همه میدونن موقعیتم خوبه و خاستگار دارم ولی رد میکنم یجورایی پارادوکس دارن

ن نمیزارن از لحاظ روحی تحت فشارم که سریعتر ازدواج کنم و شهرمون تو فامیل دخترای کوچیکتر ازمن ازدواج ک ...

خانواده ما تا من ازدواج کردم ی عالمه گیر دادن که این همو بچه س نمی فهمه😐هر کی یه مشکلی با خانواده داره😂

2706
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز