ی جاریم با خواهرشوهرم ازاول عقدم مدام متلک و اذیتم میکنن جاریم ازم کوچکتره عروس کوچکترم هست ینی شوهرم دیرتر از برادرشوهرکوچکم ازدواج کرده .خواهرش با خواهرشوهرم رفیقن .اینا تیم شدن از فردای عقد شروع کردن چنتایی ب متلک و تمسخرتو جمع و خلوت .یمدت تحمل کردم سرسنگین شدم ول کن نیستند.
ی موردش اینه ک ما اوایل عقد رفتیم شهر پدرشوهرم خونشون بودیم خواهره مجرده سنشم بالای چهله .با تاپ دوبنده لختی اومده سرنهار جلو شوهرم .ک حرص منو دربیاره .جوریک س.ی .نه اش دیده میشد .شوهرم نگاش نمیکرد .ولی بمنم حق نمیده ناراحت بشم.بعد تاهمون جاریم زنگ زده میایم اونجا.رفته لباس مناسب پوشیده .
یبارم تاپ رنگ رو رفته بندش گره زده جلوم پوشید ینی بدرد دستمال گردگیری شدنم نمیخورد لباسش .منظورش چیه آخه
بعد یبار دیگ خونه خواهر دیگشون دعوت بودیم جاریمو و اون خواهرشوهرم باهم رو ی مبل نشستن جاریم کاملا کج نشست پشتشو ب منو شوهرم کرده.تمام مدت .مانتوشم کوتاه داده بالا باسن مبارک سمت ما !
اگ فرهنگشون بی حجابی بود یچیزی میگفتم جلو همه اینجورین .خواهره بیرون چادریه .جاریمم گاهی مانتو گاهی چادر. من با حجابشون کارندارم ولی دارم اذیت میشم چون فقط جلو من این کارو میکنن.برادرشوهرمم ته تغاریه ب زنش چیزی بگی قهر میکنه .