2737
2734
عنوان

بدلباسی عمدی خانواده شوهرم

| مشاهده متن کامل بحث + 2958 بازدید | 92 پست
دور باش ازشون چرا میری خونشون،دعوت کردن بهانه بیار نرو،بگو ماجایی میریم ک احترام سرشون بشه ،بعدم کار ...


الان شوهرم یکسال و نیمه قهر کرده قبلش خرجی نمی‌داد اجاره خونه نمی‌داد واس ی نون اشکم. درآورد .الان مامانم میگه طلاق بگیر .بهش زنگیدم گفتم ب مامان بابات میگم اذیتم می‌کنی چرا دوساله نرفتم خونشون گفت اگر سکته کنن من می‌دونم و تو .اونا تا بگم میزنن ب غش و ضعف خودشونو استاد شدن .مثلا دوسال پیش گفت باباش مریضه بیاد اینجا دکتر .شوهرم من مجبور کرد همراش برم نوبت گرفتن .دیدم دکتر اعصابه گفتم تو ک بابات دیابت داشت مگ مشکل اعصاب داره گفت تقصیرتوعه!!!!ازدست توعه!گفتم منک شهر دیگم اینجام ب شماها چکاردارم!

سخت نگیر شاید با شوهرتو راحترن .خواهرش تاب پوشیده دیگ تعجب نداره که .حساس شدی

آخه خواهرش گفت جلو باباشون باید روسری سرم کنم من گفتم ی عمره جلو بابای خودم سختگیر بود روسری نگفت سرکنیم .نکردم فک کنم از لج رفته تاپ بندی پوشیده

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

خواهرشوهرت الان يعني تاپ بپوشه تو اذيت ميشيً؟بخدا يه دكتر برو گلم حالت اصلا خوب نيست تازه ممكنه بزار ...

پس چرا همین خواهرش بهم گفت باید جلو باباشون روسری سر کنم نکردم اونم تلافی کرد با تاپ اومد سرسفره نهار

عزیزم خودتو درگیر حاشیه ها نکن ،اڋیت میشی ،نزار به هدفشون برسن  اینو یادت باشه ،بی تفاوتی بزرگ ...

االبته بی تفاوتی خوبه که خودش حرص نخوره.یعنی براش مهم نباشه.نه اینکه جواب نده و بی تفاوت باشه پیششون بعد بده توی خونه حرص بخوره

2731
االبته بی تفاوتی خوبه که خودش حرص نخوره.یعنی براش مهم نباشه.نه اینکه جواب نده و بی تفاوت باشه پیششون ...


بله درسته بی تفاوت باشه کلا وگرنه از درون حرص بخوره که دوراز جون نابود میشه کلا بی تفاوتی هم خودش،رو آروم نگه میداره هم اونو سر جاش میشونه

ول کن جهان را ؛قهوه ات یخ کرد.....

حق دارن ازت بدشون بیاد والا !!!


همین اول کاری معلومه گوشت تلخ بازی و بی جنبه بازی درآوردی خودت رو از چش انداختی دیگه ،،وگرنه با تو دشمنی ندارن که بخوان با تو بد بشن 


با تاب نشسته جلوی برادرش که نشسته به شما چه آخه ؟؟؟؟برادرشه ،،محرمشه،،،تو یه خونه باهم زندگی میکنن


مگه عقلت کمه آخه خانوم ؟؟؟؟؟؟اینا قبل از اینکه تو بیای بیست و چندسال کنار هم زندگی کردن وخوردن و خوابیدن ،،،،


حالا از راه نرسیده اومدی این حرفارو میزنی 

خواهرای همسر منم لباساشون خوشگل نیست و اصلا تو سلیقه من نیست ولی به من چه ذره ای برام مهم نیست حتی روز عروسیم چند نفر گفتن چقدر لباسای اونا زشته گفتم من مسیول لباس پوشیدن دیگران نیستم هرکسی هرچی میخواد بپوشه سلیقه است دیگه مهم ادب و شعوره که اونم متاسفانه ندارن😂😂


ما توضیحی به کسی بدهکار نیستیم! بگذار بگویند غیرمنطقی هستیم یا ضد اجتماعی هستیم، اما به این می‌ارزد که خودمان باشیم. تا زمانی که رفتار ما و تصمیم‌های ما به کسی آسیبی نمی‌زند، ما توضیحی به کسی بدهکار نیستیم. چقدر زندگی‌ها که با این توضیح خواستن‌ها و تلاش‌های بیهوده برای قانع کردن دیگران بر باد رفته‌اند 
2738

شما به خودت برس، هر جوری که دوس داری لباس بپوش

اگر منم نمی خورین ما آدما وقتی از زیبایی و لباس و قیافه ی بقیه حرصمون میگیره که دوس داریم اونجوری باشیم ولی نمی تونیم به دلایلی

این خانم های محجبه که از تیپ و آراستگی بقیه حرص می خورن در واقع و در نهانشون دوس دارن اونجوری باشن ولی شرایط، اجازه و جراتشو ندارن وگرنه اصلا نباید براشون مهم می بود

عزیزم شما هر جور دوست داری و راحتی بپوش خواهرشوهر و جاری هم همینطور اون با تاپ پاره شخصیت خودشو پایین میاره توهین به خودشه نه شما 

ببخشید هر دوتون از دواج دومتونه باید سنجیده تر و با سیاست تر رفتار کنید از مشاوره کمک بگیر جوری رفتار کن که همسرت بفهمه دیگه به جاری و خواهرشوهر حساس نیستی 


شوهرم اذیتم می‌کنه تازگیا میگم چکارا کرده جاریم میگ بهت حسودیش شده میخاد خرم کنه باز ازاونور میگ فلا ...

همسرت اگر میگه جاریت ملکه هست بگو اره چون داره با یه پادشاه زندگی میکنه یه همسر عالی داره

شما به خودت برس، هر جوری که دوس داری لباس بپوش اگر منم نمی خورین ما آدما وقتی از زیبایی و لباس و قی ...

اتفاقا خ خانمهای محجبه میشناسم تو خونه دیدمشون ک چقد شیک و تمیزن دوست خودم مذهبیه بیرون چادری و تو خونه خ خوش لباسه شکم و پهلو نداره قد بلند و موهای بلند رنگ شده و مرتب .

اصلا تمیزی به حجاب ربطی نداره.من مشکلم بدذاتی خواهرشوهرمه .اصلا لخت بچرخه فقط شوهرمو خط نده .بقیه رو علیه من نشورونه .من از جواب دادن بهش میترسم چون جاری بزرگم همون اوایل گفت یبار جوابشو داده دیگ اون ول نکرده آبروی جاریمو همجا برده بعد چندسال الان سرعقدم با حیله اونو نیاورده .شهرما عقد کردیم .ولی جاری کوچکم آورده .وانمود کرده هیچ جاری نمیارن .بعد دقیقه نود یهو مثلا جاری کوچکم فهمیده آوردنش اونم با ی نوزاد بیست روزه !!!ولی جاری بزرگتر نیاوردند.منم وقتی فهمیدم خاستم با جاری بزرگم خ خوب باشم بهش تو جمع احترام بیشتر گذاشتم شوهرم حسادت کرد بدگویی منو ب جاریم گفته .مثلا هربار ک جاریم زنگیده ب شوهرم اون جداازم داره زندگی می‌کنه شوهرم وانمود کرده پیش همیم ولی من از قصد گوشی نگرفتم شماره جاریمم ندارم .شهر دیگن .واس سوزوندنم بهمم گفته شوهرم.باخنده حرفاشو میزنه.

عزیزم فکر نکنم همچین قصدی داشته تو خیلی حساسی و کلید میکنی روشون اونا هم این کارو میکنن بی تفاوت باش و سنگین و با شوهرتم روی اونا دعوا نکن شوهرت میدونه نقطه ضعف تو اونا هستن با تو لج میکنه تو هم بی تفاوت باش شوهرت درست میشه

همسرت اگر میگه جاریت ملکه هست بگو اره چون داره با یه پادشاه زندگی میکنه یه همسر عالی داره

برادرشوهرم ازجاریم بدتره چرااونو‌ بالا ببرم .جاریم هرشب ک ما اونجا بودیم از لج شوهرشو گشنه میآورد سر شام خودش می‌رفت رو مبل میشست می‌گفت سیرم .بعد من باید سفره جمع میکردم ظرفارو میشستم خواهرشوهرمم می‌رفت کناراون رو مبل شام نمی‌خورد .بعد آخر شب اومدم آشپزخونه دیدم داره ازتو قابلمه خواهرشوهرم غذا میخوره گفتم عه شام نخوردی گفتی سیری ک.ریلکس گفت گشنم شده .

یبارم اونجا بودم ببخشید اسهال شدم ب مامانش گفتم جدا غذا درست میکنم اوناغذای نهارشون چرب بود من کته ی پیمانه درست کردم .ظهر ی بشقاب نصفه خوردم بقیش واس شام .اتفاقا ب خواهره گفتم واس شامم گذاشتم داشتم ظرفا نهارمیشستم اومد قاشق برداشت جلو چشمم قابلمه رو برداشت خوردگفت چ خوشمزه است .شب نون پنیر خوردم .

اینا تمسخر و تحقیر نیست پس چیه .واس همین دیگ نرفتم شهرشون .اگ شوهرم خوب بود کارای خواهرشو ب مادرش میگفتم ولی الان اصلا ارزش نداره من ثابت کنم بده خودشو ب مظلومیت میزنه .شوهرم خودش مشکل اصلی تره

عزیزم فکر نکنم همچین قصدی داشته تو خیلی حساسی و کلید میکنی روشون اونا هم این کارو میکنن بی تفاوت باش ...



حس میکنم تمام حرفهامو ب خواهرش میگفته اونم ب جاریم میگفته .آخه یبارم مچشو گرفتم  یواشکی نگاه کردم ب گوشیش. اس داده ب خواهرش ک زنم با مامانش قهره اونم گفته چرا تا شوهرم داشت تایپ میکرد گوشیشو گرفتم نت قطع کردم .یبارم موقع حرفهای معمولیمون ی رازی گفتم یهو شوهرم گفت تو نمیترسی صداتو ضبط کنم بفرستم تو تلگرام ؟من خشکم زده بود .واس همین دلم نمیخاد باهاش آشتی کنم .

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687