صبح دوستم زنگ زد ویدیو کال کردیم اون داشت خونشو تمیز میکرد به منم گفت پاشو... خلاصه از یخچال شروع کردم یکی یکی ریختم بیرون خراب هاشو و چیزای اضافی رو... بعد کشو تلویزیون و نشونش دادم مجبورم کرد همه رو ریختم بیرون کلی اشغال جمع شد.. وبعد هم گفت همه کشو های لباسمو ریختم بیرون که مجبورشم تا کنم 😂
شامم باید قورمه سبزی بزارم اونم تند تند ظرفاشو شست فسنجون درست کرد و لباساشم شست و پهن کرد تازه صبونه هم نخورده بود... بعد گفت ظرفا تو بشور غذابزار بعد بیا کشو هاتو بچین... ولی من انقدر خسته ام بدنم جون نداره نمیدونم چمه... اصلا تا یکم پاشدم کار کردم خسته شدم سریع بعد که قط کرد اومدم دراز کشیدم 😐صبونه هم ارده شیره خوردم ولی بازم بی انرژیم... دوستمم مجبورم کرد قرص ویتامین هامم بزارم رو اپن تا هرروز بخورم...
بچه ها شما مثل منید یا مثل دوستم؟
