گفتم ایدارچیمون دستور میده برم بیرون همین یه ساعت پیش رفتم گوجه خریذم الان یهو اومد صبونه گزاشت گف ببر پایین برای پسر مدیر عامل 😐گفتم من کار داذم گف بعدش ببر یهو مامان رییسمون اومد گف ببر تا سرد نشده کیفمو برداشتم اومدم تو اسانسور کلی گریه کردم و میخواستم برم خونه زنگ بزنم بگم نمیام دیگ ولی به پولش خیلی احتیاح دارم
هرچند ۹۰۰ جاییو نمیگیره
دعااا کتید مشکلمون حل شخ بیام بیرون
ببر شاید عاشقت شد مثل رمانا😂
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!
من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 
چ شرکت خانوادگیه. ساعت کاریت چجوریه که نهصد؟
واای فک کن پسر مدیر عاشقت بشه
میگفتی تو آبدار چی هستی یا من
یاد رحمان 1400 افتادم😂😂😂
شوهرم تکنسین یه شرکتیه
یه روز رییس شرکت اومد بهش گفت بیا با هم بریم تو شرکت
گفت داشتیم میرفتیم که دید دریچه ی آب گرفته شده. به من گفت که برو دریچه رو تمیز کن شوهرمم بهش گفت مهندس شرمنده من دست نمیزنم این کار خدماتیه
گفت بعدش رییس شرکت شلوارشو کشید بالا و خودش رفت تو کانال ورودی و تمیزش کرد
گفت برای همین رفتاراست که چین چین شده و ما هیچی نشدیم. خخخخ
واسه آبدارچی بری استعفا بدی؟ بهش بگو به مدیر میگم وظیفه تو انجام نمیدی
