ماممانم دو شیفت سرکاره بابامم اکثرا عصر ها نیستش خواهرم کوچیکه مجبورم بمونم خونه بخاطرش
دلم میخواد بمیره ته ته تهش 1 سالگریست ولی آزادایه بخدا
روانی شدمممم هیچکس نمیتونه حد بد بودنشو تصور کنه
شم ففکر کیند یکی بیست و چهار ساعت بهتون نق بزنهههه نتونیی بگی بالای چشمت ابروعه تا دو ساعت گریه کنه
عاصیم بخدا
روحم خستست
بخدا فقط 16 سالمه شدم له له بچه
روااانیم کمکم کنین دلداریم بدین
طفلک ننه بابات که بچه رو سپردن دست ی روانی
یه وقت شیطون گولت نزنه بکشیش بدبخت میشی ها
خواهرت چند سالشه؟
یا خدا تو دیگه کی هستی .خدانکنه واقعا اذاب وجدان نمیگیری اینجوری میگی بیچاره بچه گیر تو افتاده
خب اونم با خودت بردار ببر پارکی چیزی
تو یک انسان خودخواهی که تحمل یه بچه رو هم نداری
مادرت و پدرت به خاطر رفاه زندگی تو دارن کار میکنن اونوقت تو آرزوی مرگ خواهرت رو داری یک انسان کوته فکر هستی که نوک بینی تو میبینی
چندسالشه ؟اگر بیشتر سه سالشه دستشو بگیر برو پارک فقط خیلی مواظب باشیا ولش نکنی تو محوطه خدای نکرده میدزدنش
