دیشب مهمومی بودیم خونه اقوام شوهرم
شوهرم از وختی بچم یک سالش بود اونو تشویق میکرد به گاز گرفتن و زدن هی میگف بابارو گاز بگیر اونم اروم میگرف چون هنوز فکش قدرت نداشت شوهرمم ذوق میکرد میخندید یا میگف بابارو بزن اونم میزد هی میگفتم نکن بزرگ شه همه دوستاشو بچها رو میزنه گف بچه باید اینجوری باشه مظلوم نباشه
حالا ک دوسالشه همروووو گاز میگیره محکم چنگ میندازه میزنه همه ازش میترسن دیشب...