دوستان من تو اداره شاغلم صبح مادر شوهرم زنگ زد که میشه پیگیر باشی چرا حقوقم ضعیفه منم کلی توجیه اش کردم که به ماهی ۸ میلیون نمیگن ضعیف ...خلاصه هر چی من گفتم اون اصرار داشت برام زنگ بزن تهران و پیگیر شو و جان پسرت و فلان...
حالا من اومدم خونه گفتم شوهرم مامانت همیشه بمن میگه تو ناشکری من ماهی۵ میگیرم نمیگم حقوقم ضعیفه و اینا...شوهرمم گفت بمن چه به خودش میگفتی و هی همیشه بهم میگی مادرت بهم میگه ناشکر باید تذکر بهش بدم چرا بهت گفته ..منو دیونه کردی..یهو سر ناهار صداشو بالا برد ...من گفتم دارم برات حرف میزنم همینجوری نمیخواد عربده بکشی..این ببخشید چند تا کفر کرد و ناهار نخورده رفت...همیشه عادتشه اسم مادرشو بیارم عصبی میشه...کلا زود داغ میکنه و نمیزاره راحت باهاش حرف بزنم از خونه میزنه بیرون..
الان میخوام بهش پیام بدم نمیدونم چی بگم بفهمه بهم حق نداره بی احترامی کنه...بگم سر همین صدا بلند کردنش ۱۳ روز قهر بودیم تازه ۳ روزه آشتی کردیم خیر سرمون