دوردخترعموم میگشت بعد یه مدت کلا اخلاقش عوض شد بددل شد کتکش زد رفیق باز شد و....
چندهفته پیش پدرشوهرش اومد به بابام گفت که دخترعموم حامله شده و زودتر جهیزیشو آماده کنید که برن سر خونه زندگیشون قبل محرم صفر
دیگه عموم جهزیشو جور کرد و قرارشد وسطای تیر عروسی کنن
امروز صبح دخترعموم بهم پیام داد اومدم دختر خونریزی داشتم بزام دعاکن توروخدا