امروز رفتیم پارک به گربه ها غذا بدیم، یه توله کوچولو بود داشت از دستم غذا میخورد یهو گازم گرفت و دستم خون اومد، دیگه کلی ترسیدم و هی به نامزدم گفتم تو رو خدا بریم واکسن بزنیم. گف بابا این توله خیلی کوچیکه و سالم بود و هاری کجا بود و اینا، خلاصه من خیلیییییییی ترسیدم آنها هم نبودیم با دوستامون بودیم و من هر چی اصرار کردم با خنده همه گفتن بابا هاری نگرفتی و اینا. نامزدمم از قبل برنامه ریخته بود بره شمال فردا با پسر عمش. هیچی خلاصه منو دکتر نبرد و فردا هم داره میره شمال! منم تو این شهر غریبم، دیگه فردا صبح زود خودم اسنپ میگیرم میرم واکسن میزنم. ولی مگیه بار دیگه بگه دوستت دارم میزنم تو دهنش
خانم هستم 🍁خوب بودن و بدبودن فقط برچسبیه که ادما روت میزنن بر اساس میزان نفعی که براشون داری. 🌸🌸(خطاب به یه عده اگه اهل دعوا و عقده گشایی هستی سرت به سنگ خورد چون من جواب نمیدم بگرد دنبال یه قربانیه دیگه خدا نگهدار 😛)