رفتم تو گوشیش انگار یاذش رفته بود رمز بزارع منی ک اصلا چکش نمیکردم دیدم اسکرین شات گرفته از تماس تصویریع خودشو یه دختره قیافه هاشونم معلوم بود صاف عکس یه دختر دگ هم دیدم ک اسکرین گرفته بود از پروفایل و شمارش نابود شدم خاب بود گوشیشو محکم کوبیدم رو دلش با گریه گفتمش مگ من چی کم گذاشتم برات و کلی فحش دادمش و گریه کردم اونم هیچی نگف مادرش اینا تو حال نشسته بودن گف ساکت شو الان میفهمن من عصبی بودم نمیتونستک اروم شم محکم سرشو کوبید تو سرم گف یا میای دم در حرف بزنیم یا با موها میبرمت رفت منم رفتم دنبالش یهو داداشش اومد منم قیافم معلوم بود یه چیزیم هس هیگف چی شده من زدم زیرگریه اچمد بغلم کرد و سرمو بوس کرد منو مث خاهرش دوس داره گف چیشده زندگیم منم گفتم از داداش لاشیت بپرس بم خیانت کرده عصبی شد رف پیش داداشش گفتمش عکس تصویریشونو دیدم نامزدم ب گردن نمیگرف اخر سر اومد بزور مث روانیا دستمو کشید گف بیا حرف دارم بات رفتم گف اره من اونکارو کردم من نیاز ب هم صحبت داشتم عقد نبودیم اونموقع توهم هی باهام قهر بودی جوابم نمیدادی چیکار میکردم یعنی ازش متنفر شدم بعد کل خونوادش فهمیدن منی ک همش بی زبون بودم پیششون کلی زبون درازی کردم فحش دادم نامزدمو پیش همه گریه میکردم خلاصه شب خاب نداشتم تا صب گریه هی خونوادش میومدن بام حرف میزدن ارومم کردن خلاصه بزور فرستادنم باهاش بستنی بخورم منم رفتم تو ماشین بحثمون شد زد تو صورتم باز ولی دگ اشکی نداشتم بریزم بعد خرم کرد با حرفاش میگف اون مال قبل عقده ولی خو همزمان با من بوده بعد دگ کشش ندادم بیخیالش شدم چون خونوادمم نمیزارن جداشم و اشتی کردم گفتمش یه فرصت دگ میدم گوشیت دگ رمز نمیزاری و نگاش میکنم