واقعا خجالت اوره این نوع حرف زدن
منم بابام جانباز هستن
هیشکی نمیدونه چقد داره سختی میکشه
بعد از این همه سال هنوز از خواب میپره
یکم کار سنگین بکنه درد شدید
بیشتر ازمایش ها رو نمیتونه انجام بده چون ترکش توی دستشه و کوچک ترین چیزی میتونه باعث بشه ب سمت قلبش حرکت بکنه و تموم بشه
شما هم اگر خیلی ناراحت هستید باباتون بفرستید بره جنگ،دست و پاش قطع بشه از سهمیه استفاده کنید،
اونوقت میفهمید ک سلامتی بابای ادم بزرگترین نعمته
اونوثت ک باباهای شما توی خونه پاشون روی پاشون بود و خوش میگذروندن بابای ما جونشون گذاشتن کف دستشون رفتن جنگ
بابای من اونموقع نامزدی کرده بود،میدونی چقد سختی کشید مامانم
مامان منم دلش میخاست توی دوران نامزدی کنار هم باشن ولی نامزدش رو با لباس پر از خون دید
ای کاش یکم متوجه بودید ک زندگیمون ارامشی نداره....