دوست دارم مدام گریه کنم به شوهرم الکی گیر میدم و پا پیچ میشم.دلم نمیخواد توی جمع برم سر و صدا ها اذیتم میکنه مثلا جمع ک میشیم بچه های جاریام سر و صدا میکنن دلم میخواد همشونو دعوا کنمو سرشون داد بزنم.دوست ندارم توی هیچ جمعی باشم.وقتی میرم بیرون دوست دارم برگردم خونه وقتیم ک خونه ام دلم میخواد ب بهانه ای برم بیرون
من از کابوس همین چیزا تا حالا نخواستم باردار بشم. درکت میکنم
من خودم که قسمتم نشده هنوز باردارشم
ولی
جاریمم همینجور بود به دکترش گف دکترش بعش قرص داد خوب شد حتما به دکترت بگو
چند وقتته
منکه هنوز مجردمو خودم هنوز بچم اینجوریم😑😐
چند وقتته؟ منم مثل تو بودم تا کلاس های رانندگیم جور شد...دیگه سرگرم شدم حالم خوب شد.سعی کن کلاسی چیزی بری،کاری که دوست داری انجام بدی هرکس از یه چیزی لذت میبره
عزیزم این چیزا طبییعه بعد زایمان خوب میشی منکه شوهرمو از بس بهش گیر میدادم دیوونه کردم خداییش تحمل کرد اصلا طاقت حرفشو نداشتم الکی جیع و داد میکردم الانم اسم بارداری میاد بیچاره تن و بدنش میلرزه
قرآن بخون حتمممما. سوره محمد سوره عصر حتما بخون یس بخون
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
15 ثانیه پیش
15 ثانیه پیش
15 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
