ماشین نداریم .شوهرم هیچ جانمیبره خسته شدیم وخونه دلم میخواد برم رستوران چون بعدش بچه م بدنیامیاد تادوماه حداقل نمیتونم بیام بیرون.دوسالی هست یه رستوران معمولی نرفتیم اونروز به بچه ها میگه میبرمتون رستوران یه روز که ماشین خریدیم .پول نداره یه قرون تاکی صبرکنیم چندسال تاماشین بخره😕😕😕😕
صبح دخترم بیدارشده اومده بالا سرم میگه کی میریم رستوران 😁سرصبح باچشم خواب آلود .3سالشه دلم سوخت براش میگم حالاچی سفارش میدی میگه ساندویچ😀چیکارکنم بااین شوهرخودمم سختمه دستشونو بگیرم ببرم