این کینه ی شتری نیست،زخم عمیقه.تو نمیتونی دستتو تا ارنج بکنی تو قفسه سینه ی من و شش ماه و ی سال بعد ک با دیدن دستات وحشت میکنم بهم بگی کینه ایم .خیر.کینه ای نیستم.زخم خوردم... گیریم خنجر حرف تو بر پهلوی باورها نشست ؛ نوشدارویی ... شرابی... شیونی... شعری به کارش میکنیم ؛ دِل که چِرکین شد ، چکارش میکنیم ؟؟؟
بازمراضی بودم😔سه ساله ک بدجور شاهد جون دادن صب و روز خودم شدم
این کینه ی شتری نیست،زخم عمیقه.تو نمیتونی دستتو تا ارنج بکنی تو قفسه سینه ی من و شش ماه و ی سال بعد ک با دیدن دستات وحشت میکنم بهم بگی کینه ایم .خیر.کینه ای نیستم.زخم خوردم... گیریم خنجر حرف تو بر پهلوی باورها نشست ؛ نوشدارویی ... شرابی... شیونی... شعری به کارش میکنیم ؛ دِل که چِرکین شد ، چکارش میکنیم ؟؟؟
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
امروز فارغ التحصیل شدم ولی مدرسه که به چشم ندیدم حیف شد خاطراتی ازش ندارم
موفق باشی
این کینه ی شتری نیست،زخم عمیقه.تو نمیتونی دستتو تا ارنج بکنی تو قفسه سینه ی من و شش ماه و ی سال بعد ک با دیدن دستات وحشت میکنم بهم بگی کینه ایم .خیر.کینه ای نیستم.زخم خوردم... گیریم خنجر حرف تو بر پهلوی باورها نشست ؛ نوشدارویی ... شرابی... شیونی... شعری به کارش میکنیم ؛ دِل که چِرکین شد ، چکارش میکنیم ؟؟؟
کجا باید برم یه دنیا خاطرت تو رو یادم نیاره😔 کجا باید برم که یک شب فکرتو منو راحت بذاره😔 چه کردم با خودم که مرگ و زندگی برام فرقی نداره😔 محاله مثل من توی این حال من کسی طاقت بیاره😔 کجا باید برم که تو هر ثانیم تو رو اونجا نبینم 😔 کجا باید برم که بازم تا ابد به پای تو نشینم😔 قراره بعد تو چه روزایی رو من تو تنهایی ببینم😔 دیگه هر جا برم چه فرقی میکنه از عشق تو همینم😔
من قبل از یه پسر لاشی دلم برا اون تنگه الان تحقیرم کرده رو روحیه ام تاثیر گذاشته مث فلجا هیچ کاری ازم برنمیاد برای خوب کردن حالم و برا همین احساس ضعف دارم
این کینه ی شتری نیست،زخم عمیقه.تو نمیتونی دستتو تا ارنج بکنی تو قفسه سینه ی من و شش ماه و ی سال بعد ک با دیدن دستات وحشت میکنم بهم بگی کینه ایم .خیر.کینه ای نیستم.زخم خوردم... گیریم خنجر حرف تو بر پهلوی باورها نشست ؛ نوشدارویی ... شرابی... شیونی... شعری به کارش میکنیم ؛ دِل که چِرکین شد ، چکارش میکنیم ؟؟؟
همین کاربریمه مشکل پیدا کرده الان یهوو اومدم باز شد چون از لینک این تایپک اومدم
وگرنه همینجور عادی نمیتونم بیام😔
این کینه ی شتری نیست،زخم عمیقه.تو نمیتونی دستتو تا ارنج بکنی تو قفسه سینه ی من و شش ماه و ی سال بعد ک با دیدن دستات وحشت میکنم بهم بگی کینه ایم .خیر.کینه ای نیستم.زخم خوردم... گیریم خنجر حرف تو بر پهلوی باورها نشست ؛ نوشدارویی ... شرابی... شیونی... شعری به کارش میکنیم ؛ دِل که چِرکین شد ، چکارش میکنیم ؟؟؟