سلام خانوما خوبید؟نمیدونم این حرفای من رو باور میکنید یانه من سه ساله ازدواج کردم یه بچه هم دارم یه پسر عاشق شوهرمم هستم من یه برادر شوهر دارم که اوایل ازدواج من رفت سربازی اونموقع اینجور نبود اما الان خیلی تغیر کرده نمیدونم برای چی این اتفاقا داره میفوته وقتی اومد من زایمان کردم کلا آدمیه ک زیاد اجتماعی نیس من خودم بیست و یک سالمه اون ۲۵ وقتی لباس بلند و محجبه میپوشم میگ حتما باید چاد بپدشی یه جاهای دیگ میگ مثلا تو حیاط درمیای حتما باید چادر سرت باشه جایی بدون من نرو وقتی شوهرت نیست میگ من همیشه پشتتم تو حتی فراتر از خواهرمی برام من خودم یه آدم وابسته ای ایم سریع وابسته میشم نمیدونم چ کنم میترسم اینکارا آماده سازی باشه برای خیانت پسر ساده ای هم هست اما هیچ چیز از هیچ کس بعید نیست مثلا بعضی وقتا میگم زبونم لااااال اگ شوهرم چیزیش شه این نمیذاره من زندگی کنم میترسم بهش وابسته شم ولی من برای ش هرم میمیرم دارم داغون میشم تروخدا کمکم کنید خاهش میکنم......
با پشت دست بزن تو دهنشششش
به اون چه !!!!!
ب شوهرت بگو داداششو کنترل کنه
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!
من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 
😐شوهر داری چته؟ یعنی چی وابسته بشم
خب شاید قصد بدی نداره اما به شوهرت به نظرم بگو که یه وقت سوتفاهمیم پیش نیاد خودتم حواست به کارات و افکارت باشه و زیاد بش فکر نکن عزیزم
بزن تو دهنش تا دیگه گوه خوری نکنه
به اون هیچ ربطی نداره تو چه کار بکنی یا نکنی
تو دیگه چه بی ظرفیتی هستی یکی اومده حرف مفت زده تو زرتی میخوای وابسته بشی.
اگه واقعا شوهرتو دوست داری ازرهمین الان با شوهرت در میون بزار
رک بهش بگو به تو ربطی نداره اگه لازم باشه شوهرم بهم میگه
دیگه نشنوم تو زندگیم دخالت کنی
دختر خوب شما شوهر داری وابسته بشم دیگه چه حرفیه
اجازه نده بهت چیزی بگه بهش بگو اگه تکرار بشه به برادرش حتما میگی
ای
من با برادر شوهرم خیلی راحت بودم شوهرم نبود هر جا میرفتم اون منو میبرد
خیلیم دوسم داشت خیلیم دوسش داشتم البته ب چشم خواهر برادری ن هیچ منظور دیگه الان خودش ازدواج کرده هی نمیبینمش
فک کنم آخرین بار که دیدمش ی ماه پیش بود
خونه هامونم ب هم ی کوچه فاصله داره فکر بد نکن اصلا اصلا اصلا
چند وقت پیش خاستم برم خونه مامانم برای چند روز اومد نیم ساعت باهام حرف زد ک نرو بچه هیچی بخدا دلتنگت میشم بعد وقتی حرف رفتن میشه اگار میترسه رنگ و روش میپره حالم از این دوگانگی ک توشم بهم میخوره
این و بدون و یادت بمونه هیچ برادری ب برادرش خیانت نمیکنه
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
