2737
2739
عنوان

این فر خوردن مژه دیگه داستانش چیه؟

199 بازدید | 14 پست

یکی از پیرزنای فامیلمون به یکی از اقوام که تازه ازدواج کرده بود گفته بود حامله ای

(دختره میگفت من تازه وسط سیکلم بود ده روز دیگه پریود میشدم)

دختره هم میخنده میگه نه بابا و میزاره به حساب پیریش

منتظرتم دخترم...زود بیا تو دل مامانی🥰میدونم به زودی میای


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2728

ی سری قدیمیا از رو حالت چشم میفهمن برای خودم پیش اومده

کاربری مهرناز۳۵ سابق...زمستان سرد کلاغ غذا نداشت تا جوجه ها شو سیر کنه، گوشت بدن خودشو میکند و میداد به جوجه هاش تا سیر شوندزمستان تمام شد و کلاغ مرد!اما بچه هاش نجات پیدا کردند و گفتند:آخی خوب شد مرد، راحت شدیم از این غذای تکراری!این است واقعیت این روزگار ما... 
2738

آن چه جوان در آیینه بیند... پیر در خشت خام می‌بیند. 😅


بعضیاشون از رو تجربه میفهمن. نمیدونم قدیمیا میگن حالت چشمای خانوم باردار خاص میشه 

نور خواهی مستعد نور شو.... 
هیچی دیگه از دست این پیرزنا فر مژه هم نمیتونیم بزنیم انگ حاملگی همون میزنن    

🤣🤣🤣🤣

به گمونم ارایش نداشته که فهمیده

منتظرتم دخترم...زود بیا تو دل مامانی🥰میدونم به زودی میای
ینی کسی حدس زده برات؟چطوری؟


اره شهرستان رفته بودم ی پیر زن همسایه مادر بزرگم دیده بودتم ب مامان بزرگم گفته نوت باردارگفتم نه ولی باردار بودم

کاربری مهرناز۳۵ سابق...زمستان سرد کلاغ غذا نداشت تا جوجه ها شو سیر کنه، گوشت بدن خودشو میکند و میداد به جوجه هاش تا سیر شوندزمستان تمام شد و کلاغ مرد!اما بچه هاش نجات پیدا کردند و گفتند:آخی خوب شد مرد، راحت شدیم از این غذای تکراری!این است واقعیت این روزگار ما... 
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687