😆
اتفاقاخوب کردی نشستی جلو.مادرشوهرمن ازقصدزودترمیره میشینه جلو عنتر.(مادزشوهرخودمه دوس دارم بهش بگم عنتر)حالاب درک لااقل ی تعارف بزن
شما بنارو بر این بذارید که پاهاشون خسته شده و تصادفی هم به دستای شما خورده
قول می دم احساس خیلی بهتری دارید اگه اینطور فکر کنید تا اینکه به برعکسش فکر کنید
اخه ادم تا فکر خوب مونده فکر ناراحت کننده می کنه؟
نمیشه به نیت ایشون پی برد ،پس قضاوت کردنمون هم اشتباهه
به دل نگیر
بیخیال خودتو در ننداز...به روش نیار انگار برات مهم نبوده اصلا..اینطوری ضایه میشه اما اگه به روش بیاری انگار برات مهم بوده و تونسته لجتو در بیاره
هرچند ک اگه نظر خودم راجب موضوع باشه بنظرم لزومی نداره وقتی برادر شوهرت و مادر شوهرت هستن دست همو بگیرین:/
حالا مثلا مجبور بودین پیش ملت دست تو دست باشین نگین بی کلاس الع بلع اصلا لزومی نداشن بعضیا واقعا ندید بدید و ی جورین
شما سرسنگین میشدی دست همسرت و میچسبیدی
حواسش نبود
من بودم انچنان خیره نگاش میکردم ک خودش خجالت بکشه….
مسخره
توی ماشین دست تو دستت هم واقعا نمیدونم چرا هضم نکردم حالا خیابون ی چیزی رمانتیک بازیتونو نگر دارین واسه تو خونه
مادرشوهرمن سراینکه چندبار من جلونشستم یه الم شنگه ای راه انداخت که نگم برات
اینک چیزی نیست
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
54 ثانیه پیش
56 ثانیه پیش
56 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
