اوایل فروردین معلمم ازخودم خواستگاری کرد منم به بابام گفتم
بعد بابامم گفت موقعیت خیلی بهتر از اونم بوده
خیلییی تعجب کردم که اینو گفت چون خیلیییی به درس اهمیت میده و اصن موافق با ازدواج تو این سن نیست
.این خواستگاری که بابام گفت گپ دو سال پیش بود که اونم مامنم سوتی داد وگرنه قرار نبود اصن من بفهمم
ولی هر چی به مامنم گفتم گفت بابت اصن نمیگه طرف کیه و چکارست ولی هر چی هست موقعیت خیلییی خوبی داره
الان منم دارم از فضوولی میمیرم نمیدونم چطور از زیر زبون بابام حرف بکشم
مستقیمم که بهش بگم میترسم بکوب تو دهنم چون خیلیی بدش میاد از این گپا
حتی به مامانمم نگفته بود چکارست چون خبر از دهن لق مامانم داره
حالا بنظر شما چطور بابام راضی کنم بهم بگه؟
واقعا ظلمه فک میکنه با این کاراش ذهن من دیگه مشغول نمیشه