2777
2789

تموم شد.... 💔

بس دعاها که خلاف است و هلاک... کز کرم می نشنود یزدان پاک... شکر ایزد کن دعا مردود شد.. ما زیان پنداشتیم ان سود شد.. مصلح است و مصلحت را داند او.. آن دعا را باز می گرداند او...

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

من ضایع شدن عاشقانه دارم

یبار چالش پیامکی گزاشتم با نامزدم 

بهش پیام دادم خیلی نامردی اصلا فکرشم نمیکردم همچین کاری انجام بدی بای😭😭

اونم بالای 20 بار زنگ و پیام که چیشدهههه؟!😳😳

بعد یه ربع گفتم منو عاشق خودت کردی😌😌

بی ذوق بی حس کم فهم پیام داد دیگه شوخی خرکی نکن بدم میاد اه اه 😒😒

 (( پنهان اگرچه داری چون من هزار مونس/من جز تو کس ندارم پنهان و آشکارا))  !✨💜

داستان نیس

ولی یه تیکه کوتاه هس

دیشب قرار بود ساعت ۱۲ پیام بدم به عشقم

منتظر پیام من بود

ولی من خواب رفتم

تا خود صبح بیدار مونده بود

ساعت ۵ صبح از خواب پریدم، بهش پیام دادم

یه دقیقه نشد سین زد

بغض🥺🥺🥺🥺


خدا بزرگتر از دردهای ماست رفیق🙃💚

پرستارم.تو یه کلینیک ترک اعتیاد کار میکردم یه پسر معتاااااد شدید عاشقم شده بود اصلا ول کن نبود.هرروز میومد مطب.از دکتر مطب شمارمو آدرسمو میخواست.یه چیزی تو مایه های نوید محمدزاده تو ابدویکروز بود ولی بسیار لاغرتر ازون. اگه دسته کلید نمیذاشت جیبش باد که درمیومد لای شاخ و برگ درختا گیر میکرد

بهش نگفته بودم که آسم دارم، همسرمم ظاهرا زیادم درموردش اطلاعات نداشت

یه بار همون اوایل نامزدی رفتیم کافه، بوی دود غلیظ سیگار بهم خورد و نفسم گرفت

اسپریم رو دراوردم و سه تا پیس زدم با نفس عمییق که حالم جا بیاد یکم

یه جوری ترسیده و نگران بود که میخواست به زور برام وقت دکتر بگیره خوب بشم... نگاه نگرانش یه حس دلگرم کننده ای بهم داد

ولی نمی دونست این درد درمان نداره💔

یک عدد برنامه نویسِ نه چندان کدبانو اما غرق در آرامش چشمان او 😅😍
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792