اينو يه فرد غير مذهبى داره بهتون ميگه
پارسال بابت يه خواسته ى چله ى سوره حشر گرفتم
روز چهلم اتفاقى افتاد كه به خواسته م كه نرسيدم هيچ
خيلى خيلى بدترم شد . ما هم كه انسان هاى خيلى محدودى هستيم ، از اصل خواسته هامون بى خبريم
از دنيايى كه پشت سر خواسته هاى ماست بى خبريم
فكر كردم خدا دوستم نداره و چقدر ناراحت شدم كه اينطورى شد
چقدر گريه و زارى كردم ، چقدر ناراحتى كشيدم
خلاصه بعد ٤ ، ٥ ماه خدا بهم نشون داد اگه به خواسته ت مى رسيدى بدبخت ترين آدم دنيا مى شدى و واقعا اونجا فهميدم كه اگه خدا نميده چيزى رو پس واقعا يه دليل محكمى پشتش هست
.
حالا ٦ روز پيش دوباره دلم هواى چله گرفتن كرد
گفتم بازم حشر
ايندفعه خير و صلاحم رو از خدا خواستم فقط
گفتم خدايا اميدم به خودته و دارم در خونه ى تورو ميزنم و تنها دلم ميخواد كه تو درو به روم باز كنى
شايد باور نكنيد ولى خدا سر شاهده روز پنجم چله به خواسته م رسيدم
حتى يه چى فراتر از خواسته م
قربون خدا برم ، چقدر من ناشكرى كردم