دیشب خیلی عذر میخوام داشت گوشمو میبوسید
گوشواره من قفلش خرابه
اد اون لحظه قفلش باز شد رفت تو دهنم همسرم
رفت تو گلوش
تو یک لحظه صورتش کبود شد داشت خفه میشد منم هول شده بودم خودم حالم بدتر از اون بود
فقط یه آن یادم افتاد خمش کردم رو تخت سرش رو به زمین محکم زدم تو کمرش گوشواره پرید بیرون
انقدر حالمون بد شد من هنوز حالم اوکی نشده
از صبح سر درد فجیح دارم😥😥