منو شوهرم دیشب کارمون به کتک کاری کشید چون شوهرم ی بار تحت تاثیر حرف پسرعموشه ی بار تحت تاثیر حرف شوهر خواهرش و میاد شر ب پا میکنه این وسط بابام اومد جلوش کلی تحقیرم کرد چون من فقط گفتم خوشم نمیاد بدون رضایت من وسایلم بذل و بخشش شه نمیخوام زمینی ک ب اسم منه بقیه حتی راجبش حرف بزنن دیشب هرچی بابام منو بیشتر تحقیر کرد اون عوضیم بیشتر شیر شد حتی به کتک زدنشم افتخار میکرد معذرت خواهیم ک تو کارش نیست این ی روز از هیچ کدوممون خبر نگرفته بچه ها شیر خشک ندارن پوشک ندارن پولم تو دست و بالم نیست دیگم امیدی ب برگشت ندارم دلی به برگشت ندارم
بنظرتون چیکار کنم چند بار تاپیک زدم کسی جوابی نداد تو چهار سال زندگیمون فقط ی بار کارمون ب کتک کشید این بار دوم بود اما حس نیکنم حرمتی بینمون نمونده