الهی خدا درهای رحمتشو ب روت باز کنه
و از این ب بعد فقط طعم خوشی و خوشبختی رو بچشی
نه خواهش عزیزم 😞اخه هم کارخونه هم خریده بیرون واقعاانصاف نیس ،مادرم خیلییییی پسریه .وقتی برادرم باهاش اشتی میکنه کلاا میچسبه به اون منو محل سگم نمیده .الانم البته نمیده ولی همینقدرم ظاهری باهام عادی خوبه بخاطر کاراش میکنم .حتی اشغال خونه من میبرم .تونایلون ها متوسط .چون سنگین بشن نمیتونم بلند کنم .مادرم هم میگه من توانایی کار کردن ندارم دیگه ،ولی اینجور میکنه من کارکنم .باهمسایه ها و خواهرو برادرم میگه میخنده .اه وناله و غرغرهاش برامنه .روحیم خراب شد .
اره هدفم همینه اما بااین اوضاع و شرایط اخه چطوری ؟؟ منم وقتم کمه .همش جلومن اه وناله و غرغرمیکنه هرکاری کنم ایرادمیگیره .بابقیه خیلی سرحال و عادی حرف میرنه جلو من راه میره خودشو کج و کوله میکنه .من متوجه میشم بخدا دقیقا منوو میبینه شروع میکنه اه ناله .قبلش ساکت هس .یا راه میره یواش زیرچشمی منو میبینه خودشو میزنه کج راه میره و خم میشه .حالا همین پایین میره پیش همسایه ها میشینه یا عادی میبینی راه میره بیرون .
😞حتی میگم دیسک کمردارم نباید حتی بار یک کیلو دوکیلو بلندکنم .میگم برم اصفهان بعدکرونا درمان کنم .اصنبراش مهم نیسس.ولی خواهربزرگم گلوش تیرویید داره یا برادرم اگه یه کمردردبشه خودشوو براشون میکشه و گریه میکنه .انقدر به خواهربزدگم پول میده .من یه دکتر غددمیخوام برم باترس و لرز .کلا متوجه شدم ازمن خوشش نمیاد بچه که نیستم .اصن میگه حرف نزن بامن من حوصله ندارمولی وقتایی که خودش میخوادحرف بزنه اونم درباره بقیه ،توباید گوش بدی بهش
خب نکن
اخرش انبار میش یکی. میشوره
دیگ کار نکن بخواب همش یا بیرون باش شب بیا خونه
توام محل نده بش
سعی کن از یکاری پول دربیاری فقط ب درس فک نکن ی شغل پردرامد یاد بگیر
ی خونه مجردی ام بگیر
برو عشق و حال
پشت سرتم نگا نکن
