من وخواهرام همش تو خونه بودیم
پسرهمسایه مون با مامانش شرط گذاشته بود اینا سه تا دخترن مامانش گفته بود 4 تا...
بعد ازدواج هم وقتی زندگی کردن و بچه داری و..ما رو دیدن کلی تعجب کردن
فکر می کردن ما چیزی بلد نیستیم
چون وضع مالیمون خوب نبود
ددرحالیکه مامانم زن خیلی زرنگ و آشپز ماهریه