2726
عنوان

فرافکنی روح یاد گرفتم🥶🥶 بنظرتون امشب انجام بدم؟؟😰

| مشاهده متن کامل بحث + 30451 بازدید | 605 پست
تو گوگل سرچ کن برونفکنی نی نی سایت یه تاپیک بود اسم کاربرش هم فک کنم الهه بود البته ب انگلیسی

من پیداش نکردم میشه بی زحمت روششو توضیح بدی😢

باران می بارید، کودکی گفت خدایا گریه نکن، درست میشه..:) میشه لطفا برای اینکه زودی به حاجتام برسم دعا کنید یا یه صلوات بفرستید:)💞 لطفا اول بفرست بعد بقیه امضانو بخون😙 من عاشق اینم که شبا تو تهران راه برم، عاشق اینم که تا دیروقت از بام تهران شهر رو نگاه کنم، و عاشق اینم که با دوستام تهران رو بگردم، اما بخاطر موجوداتی به نام مرد ها نمی تونم. مادر عزیز، ازت خواهش می کنم جوری پسرتو تربیت کن که اگر هزارتا دخترم تو اجتماع و کنارش بودن، حتی اگر همشون لخت بودن، حتی اگر هیچ کدومشون با خانوادشون نبودن، بهش تیکه نندازه، نگاه بد بهش نندازه، و کاری به کارش نداشته باشه. به امید روزی که دخترا هر ساعت و هروقت که خواستن، تنها یا با هرکس که خواستن، هرکجا و هر مکانی که خواستن، بدون نگرانی بتونن برن✌//این خیلی خوبه که داریم یاد می گیریم کسی رو قضاوت نکنیم، اما کاش یاد بگیریم برای جا انداختن این فرهنگ، این رو جانندازیم که آدمای با دین و ایمون بد یا خرابن. زیاد می شنویم که یه آدم در ظاهر بد داریم با باطن خوب، و یه آدم چادری و با دین و ایمون داریم که زیر اون چادر هزارتا کثافت کاری می کنه،پس قضاوت نکنید. این جور متن ها از بیخ و بن غلطه. لطفا برای جا انداختن قضاوت نکردن ، مسلمون ها و آدمای با دین و ایمان رو زیر سوال نبرید❌❌ ///این روزا همه می نالن که مردم بی وفان، مردم دروغگوعن، مردم خیانت کارن، خوبی رو با بدی جواب میدن، از پشت خنجر میزنن و... ولی یه لحظه، فقط یه لحظه مکث کن. اگر همهه ی آدما از همهه ی آدما می نالن، اگر همه زخم خورده هستن، پس اونی که زخم میزنه کیه؟ پس اون آدم بده و بی وفاعه کیه؟ جز اینه که منو تو عیم؟:) از عمد یا غیر عمد، چه یادمون باشه چه نباشه،چه متوجهش باشیم چه نباشیم، ما هم هرروز داریم به این آدما زخم می زنیم. تو نمی تونی آدما رو تغییر بدی، ولی خودتو چرا. پس از همین لحظه حواست خیلی به خودت باشه، از این لحظه هروقت خواستی ماجرای یه آدمی که بهت بدی کرده رو بگی، یادت باشه که یه نفرم یه جای دیگه داره از ماجرای بدی که تو در حقش کردی میگه..///و در نهایت یه جمله از خانم فاطمه صفاری که عاشقشم  -رفیق تصمیم گرفته ام در خانه ام را به روی ابلهان ببندم. + مشکلی نیست، اما آن وقت خودت چطور وارد می شوی؟


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

یعنی مُرده رودیدی

نه یهدچیز خبیث از اونروز تو‌وجودم بود یه چی مث جن ک‌بهم نشونه میداد چطوری اومده یه مرد سن بالا و‌یف و بدکاره

حاجت سنگینی دارم برام  دعا کنید🙏🏻من تا مهربانی بیشتر نخوانده ام.. .
نمیدونم در مورد ماورا و انسان و این چیزا

کتاب زندگی پس از زندگی عالیه حرف نداره  

میتونی واسه شروع از سخنرانی ها شروع بکنی 

کنم هرشب دعایی کز دلم بیرون رود مهرش .....ولی آهسته میگویم خدایا بی اثر باشد                                                                                                                                                                                      {{ هدف زیاد دارم واسه رسیدن بهشون یه صلوات مهمونم کن بزرگوار }}
2728
باشه خوبه

جوابی که همه را حیرت زده کرد:
پسر کوچکی بعد از بازگشت به نزد خانواده اش از آنها خواست که یک عالم دین برای او حاضرکنند تا به 3سوالی که داشت جواب بدهد.
بالاخره یک عالم دین برای ایشان پیدا کردند و بین پسربچه و عالم صحبتهای زیر رد و بدل شد؛
پسربچه: شما کی هستی؟ و آیا می توانی به سه سوال بنده پاسخ دهی؟
معلم: من عبدالله، بنده ای از بندگان خدا هستم و به سوالات شما جواب خواهم داد، به امید خدا.
پسربچه: آیا شما مطمئنی جواب خواهی داد؟ چون اکثر علما نتوانستند به سه سوال من پاسخ بدهند!
معلم: تمام تلاشم را میکنم و با کمک خدا جواب میدهم.
پسربچه: سه سوال دارم،
سؤال اول: آیا در حال حاضر خداوندی وجود دارد؟ اگر وجود دارد شکل و قیافه آن را به من نشان بده؟
سؤال دوم: قضا و قدر چیست؟
سؤال سوم: اگر شیطان از آتش خلقت شده است، پس برای چی او در آخرت در آتش انداخته خواهد شد؟ چون بر ایشان تأثیری نخواهد گذاشت!


معلم کشیده ی محکمی را به صورت پسربچه زد،
پسربچه گفت: برای چی به من زدی و چه چیزی باعث شد که از من ناراحت و عصبانی شوی؟
معلم جواب داد: من از دست شما عصبانی نشدم و این ضربه ای که به شما زدم جواب هر سه سوال شماست.
پسربچه: ولی من هیچی را نفهمیدم.
معلم: بعد از اینکه شما را زدم چه چیزی حس کردی؟
پسربچه: حس درد بر صورتم دارم.
معلم: پس آیا اعتقاد داری که درد موجود است؟
پسربچه: بله.
معلم: پس آن را به من نشان بده.
پسربچه: نمیتوانم.
معلم: این جواب اول من بود.همگی به وجود خداوند اعتقاد داریم ولی نمیتوانیم او را ببینیم.
سپس اضافه کرد که آیا دیشب خواب دیدی که من تو را خواهم زد؟
پسربچه: نه.
معلم: آیا گاهی به ذهنت آمد که من تو را روزی خواهم زد؟
پسربچه: نه.
معلم: این قضا و قدر بود.
سپس اضافه کرد: دستی که با آن تو را زدم از چه چیزی خلق شده است؟
پسربچه: از گل.
معلم: وصورت تو از چی؟
پسرپجه: باز از گل.
معلم: جه چیزی حس کردی بعد از اینکه بهت زدم؟
پسربچه: حس درد داشتم.
معلم: آفرین، پس دیدی چطور گل بر گل درد وارد میکند، این با اراده خدا انجام میشود،
پس با اینکه شیطان از آتش خلق شده، اما اگر خدا خواست این آتش مکان دردناکی برای شیطان خواهد بود.
ارزش خواندن و نشر را دارد... این چنین معلمی میتواند نسلها را تربیت کند.



موفق باشی حسن اقا😇

🌼🙃دائما یکسان نباشد حال دوران غم نخور 🙃🌼          👆🏻تیکر رسیدن به خواسته هامه🌊✳️             🍃برای رسیدن به ارزوم یه صلوات بفرست بیزحمت🍃

چه تاپیک جالبی بود از اول با برون فکنی شروع شد و با خدا شناسی پیش رفت 

ممنون از اسی و بقیه دوستانی ک مفید بودن البته انگار لغو کاربری شدن 

ب نام آن که آفریـــد مرا   و برای عشق زیـــبایــم ترا     خدای مهربانم  دوستــــــت دارم برای همه نعمت هایی ک برایم  لطف نمودی خدای مهربانم سپاس گذارم  برای   آفرینش   فرشته ای دوست داشتـــنی    چـــون     مـــــادر                   و آرامشی کــــه در آغوشش قرار    داد ــــی       امضای دوست تعلیق شده    melikaj20051982                          هرزگی روشن فکری نیست،بی حجابی هرزگی نیست، بهشت نیز اجباری نیست، مرد حیوانی بی اختیار نیست، و زن بودن علل گناه کسی نیست. حرف های دل یک دختر چادری
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730