از تاپیک زدن راجع به خواهرشوهر مادرشوهر خیلی بدم میاد ولی خیلی دلم گرفته 😒
دلم میخاد دردمو یه جایی بگم. یه کوه بلندی چیزی باشه اینقدر داد بزنم
یکمی فراتر از دوسته به خونواده هامون گفتیم
بخدا باورتون میشه تو هر شرایطی کنارش بودم سختی کشید کنارش بودم
امشب گف که همیشگی‌نیست
واقعا هنوز حرفشو درک نکردم
قربون عظمت خدا میشم ولی خب وقتی یکی قسمت کسی نیست چرا مهرشو میذاره تو دل ادم هیچ وقت هیچ کسی پیدا نمیشه که اندازه من دوسش داشته باشه
ما هم الان دعوامون شد زد تراریوم قشنگمو شکست.. خسته شدم ازین همه بحث و دعوا. حالا یکسال نشده ک ازدواج کردیم.
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
2 ثانیه پیش
3 ثانیه پیش
4 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
