سلااااااام
.
من خیلی مامانم دوستدارم اونقدر که دوست دارم بهترینها رو داشته باشه...درسته خودم چیزی لازم ندارم ولی مثلا میگم هر فصل برا مامانم لباس بخرم...
مامانم الحمدلله خودش درآمد داره،شهریه منم میده
ولی اصلا برا خودش خرج میکنه
من ترکم ،مامانم خودش رو به ۲ دلیل خیلی محدود میکنه
۱.مجرد هست بعد فوت پدرم،همش میگه انکار کنم فلانی میگه به شوهرش چش دارم یا میگن دنبال شوهره
!خدایی خیلی خواستگار داره.
۲.من بچه دختر دارم فلان کنم تو موقعیت های ازدواج از دست میدی....فلانی فقط پسر داره که راحت فلان مدل لباس میپوشه
آقااااااع سر همین موضوع کلی شاخ تو شاخ میشیم.
البته بعدش مادرم حق و به من میده 😁😁😁
مثلا دیروز بعد از ظهر ب بهانه خرید مانتو برارخودم بردمنش خرید....خدا شاهده نمیومد چقدر اعصاب خوردکنی شد،تا مامانم راضی کردم داداشم کفت مامان این شگرد آبجی هست میخواد برا تو بخره 😐😐💔💔
آخرش کولی بازی درآوردم و رفتیم.😎😎
رفتم ی مانتو رنگ سفید طرح قاصدک براش انتخاب کردم !با هزار التماس و تهدید حاضر شد پرو بکنه 😍
اولش میگفت این چیه...بعد زیر بار رفت که خودش هم دوست داره فقط مشکل جلو با بودنش هست...
گفتن خیاط مبدن برا دکمه .
بعد من لال شده گفتم فلان بوتیک رو هم نکاه کنیم
...مامانم از خدا خواسته قبول کرد.
بعد زد ساعت ۹ اذن گفت تا بعد نماز ساعت شد ۱۰ شب...همه بیرون بودن ولی مامانم گیر داد الان چه وقت اینه زن بیرون باشه 😐😐😐
خلاصه انقدر اعصاب خوردکتی راه انداخت که ی خیابون اشتباه رفتیم....میشه گفت گمشدیم
.بعد ار ی آقایی آدرس پرسیدیم داشتیم دور میزدیم که وحشتناک سرم داد کشید....ناراحت شدم ولی گفتم بلندتر داد بکش که تلخیه شی دستشم بورسیدم.
تا برگردیم بوتیک دوم هم بسته بود.
مموقع برگشت مامانم بهم میگفت خودخواهی
!آخر سر گفتم آخه من کجا خودخواهه ،من دوست دارم تو شیک باشی،رنگ شاد بپوشی ،تو هم حق زندگی داری....مکه من برا خودم این همه گشتم؟!