بچه ها من سن 17سالگی ازدواج کردم
ازدواج سنتی
البته بگم فامیلیم و یه نفر مارو بهم معرفی کرد
شوهرم سر کار میره و صبح میره شب میاد
ما عقدیم و هنوز نرفتیم سر خونه زندگیمون
خونه نداریم و همه ی اطرافیانمون خونه دارن
چون ما شهرستانیم و با یکم کمک خونواده میشه خونه دار شد
خونوادش ماشالا زمین و...خیلی دارن ولی اصلا کمک نمیکنن
ما یه زمین خریدیم و یه نفر کلاه برداری کرد و ضرر به ما زد
خواستیم خونه برداریم طرف مارو بازی داد الان پولمون کمه به خرید خونه نمیرسه چون همه چیز یهو گرون شد😔
خونوادش اصلا کمک نمیکنن
شوهرم اخلاقش خوب بود قبلا ولی حالا خیلی تحت فشاره
دیگه احساس میکنم حوصله ی منو نداره
مثلا اون احترام قبلو من ازش نمیبینم
نه ماشین نه خونه هیچی از خودمون نداریم
درصورتی که خونوادش خیلی میتونن کمک باشن ولی اصلا به فکر ما نیستن
من جهزیه ی خوبی دارم و حیفم میاد برم اجاره نشینی و وسایلمو از بین ببرم
اواره این خونه و اون خونه بشم واقعا برام سخته چون اطرافیانم همه خونه های ویلایی زیر پاشونه
خب منم حسودیم میشه و دوس دارم یه چیزای داشته باشم
الان چند وقته به فکر طلاقم طلاق توافقی
به نظرتون برم درخواست طلاق بدم؟؟؟
اخه من 18سالمه و از همه نظر از شوهرم سرترم
حدود 15سال شوهرم از من بزرگتره
شاید اگه به حرف قلبم گوش کنم و احساسی برخورد کنم اینده ی سختی در انتظارم باشه
اخه الانشم من نباید زیاد خرج کنم
خودشم یه لباسو نمیخره میگه میخوام پولمون جمع بشه چندسال دیگه بتونیم خونه بخریم
هرچند من میدونم با این وضعیت نمیشه کاری کرد
خیلی احساساتی ام و میترسم ایندمو خراب کنم
دوستش دارم دوستم داره ولی چند وقته تحت فشاریم و علاقمون از بین رفته
قدرمو نمیدونه با اینکه من خیلی خیلی هواشو دارم و احترام میذارم
😔😔😔😔تو رو خدا با دلیل بهم نظر بدید چیکار کنم
طلاق؟؟یا موندن با کلی مشکلات؟؟