من زياد تو همچين شرايطايي گير افتادم! دشمني درست كردن واقعا كاري رو درست نميكنه.
شايد واقعا جاريت و برادرشوهرت قبلا تجربه هاي خوبي تو سرمايه گذاري داشتن كه شوهرت بهشون اعتماد داره. البته به هيچ وجه دليل نميشه بدون مشورت با تو تاييد نهايي رو بده.
من باشم اينجوري صحبت ميكنم:
ببين همسرجان من مهناز رو اونقدري نميشناسم كه بخوام بهش تهمت بد بودن يا دشمني يا حسادت بزنم؛ واسه همينم ميذارم پاي حساب خيرخواهي داداشت اينا، كه يه سفره اي ديدن و خواستن يه لقمه اي هم به ما برسه، دستشونم درد نكنه. اما اول اين كه من توقع دارم به عنوان شريك زندگيت حداقل به من اطلاع بدي برنامه هات رو كه منم بتونم برنامه ريزي كنم؛ نه كه بگم من بهتر ميفهمم، ولي توي مملكت ما هيچ ثباتي وجود نداره كه صد در صد مطمئن باشي اين كار سود ميده، ممكنه ما اين پول رو بديم داداشت و بعد ضرر كنيم! اينجوري هم از زندگي خودمون و برنامه هامون عقب ميفتيم هم تا هميشه يه كدورت و دلخوري بين دوتا برادر و دوتا خانواده پيش مياد. چون قطعا تو آدمي نيستي كه پاي برادرتو بكشي دادگاه بخاطر ضرر، كه تازه اگه پولتم پس بگيري دلخوريا تمومي نداره. از من كه نه از هركي كه بازاريه و تجارت ميكنه بپرس ميگن با فاميل شريك نشو!
البته با توجه به برخوردات تا الان خودت يه جوري بگو انگار يه كم فكر كردي به اين نتيجه ها رسيدي و تغيير بده مناسب با شرايطتت اگه دوست داشتي❤️