همش با دخترش یعنی خواهر شوهرم میرن خونشون یا با جاریم هماهنگ میکنن ۳ تایی میان خونه ما باهم خرید میرن باهم خیلی صمیمین اصلا نشده تنها خونه ما بیان حتی یه بارم نشده به من بگن تو هم بیا یا زنگ بزننبگن مثلا ما داریم میریم خونه فلانی توهم میای یا نه
بعد تازه غرغرم میکنن تو هیچ نمیای خونه ما
من چند بار خونه جاریم تنهایی رفتم ولی اون از ترس مادرشوهرم تا حالا تنها خونه ی من نیومده فقط چسبه به اونا...
یه حس غریبگی بدیه😔😔