من خیلی بهشیرینی پزی و اشپزی علاقه دارم.تو ماه رمضون با دهن روزه بامیه درست کردم.چند مدل نون درست کردم.انواع آش ها.قبل ماه رمضون هم سعی می کردم غذاهای جدید درست کنم از نظر خودم هم هوب بودن.نظر شوهرمو چند باری پرسیدم برگشت گفت من مثل خانواده ی تو رو مزه حساس نیستم.چقدر می پرسی.
حالا خودش کوچکترین چیزی بخره صد بار تعریف می کنه و نظر میپرسه.خوب بود؟خوشمزه بود؟از دخترم بیشتر.
حالا دیروز یه ظرف شله زرد خریده بود هیچم خوب نبود همین قاشق اولو خورد گفت اووم به به.
یا یه بار قیمه نثار درست کرده بودم دخترم همش بوسم می کرد مامان دستت درد نکنه.شوهرم گفت دوست داری؟بس لازم شد یه بار از بیرون واست قیمه نثار درست کنم.
یا انواع کیک هارو درست می کنم دریغ از یه تشویق کوچیک .اخه تازه گاز فردار خریدم.
یه دلم میگه دیگه درست نکنم بهد میبینم خودم و دخترم علاقه داریم.خییلی ناراحتم ازش