اونروز داشتم تو خیابون میومدم یک خانمه خم شده بود صورت بچشو پاک میکرد اخه من چه میدونستم
منم داشتم رد میشدم پیاده رو شلوغ بود برا اینکه به بقیه نخورم از نزدیک این خانم رد شدم باسنش بزرگ بودا ولی
فک نمیکردک اینقد سفت باشه گفتم فوقش نرمه رد میشم یهو خانمه که یک تکونی بخودش داد انگار ی ضربه محکم زدن بهم اونقد سفت بود باسنش بزرگ هم بود بخدا پرت شدم اونور. تا مدتها مبهوت بودم یعنی چجوری میشه همچی سفت باشه. تازشم خود خانمه اصلا متوجه ضربه ای که بمن زد نشد غیر از اطرافیانی که من روشون پرت شدم 😐