کاش یه دوست داشتم که هم واقعا دوستم میشد و هم اینکه باهم بابای بچه هامونو پیدا میکردیم
خیلی دلم میخواست اینجا یکی باهام دوست میشد که هرشب باهم با واتساپ یا تلگرام حرف میزدیم. من دارم پایان نامه مینویسم و هیچجوره حق بیرون رفتن از خونه رو ندارم. خیلی وقته که همکلاسیامو ندیدم و با هیچکدوم حرف نزدم. دلم میخواد توی این مدت که پایان نامه مینویسم یکی باهام دوست شه که حداقل بعضی وقتا باهم صحبت کنیم شاید بتونیم همدیگرو هم ببینیم و به وقتش باهم بریم و همسران آیندمونو هم پیدا کنیم! یکی که مثل من تهران باشه خواهر برادر و فک و فامیل جوون داشته باشه و اطرافیانش آدمایی باشن که وقت ازواجشونه و هروقت مراسمی برای اونا برپا شد منم باهاش برم توی اون مراسما. شاید هیچوقت همچین چیزی رو تجربه نکردم ولی خیلی شیرینه. حتی اگه کسی باشه که خودش یا بچش در شرف ازدواج باشه هم خیلی خوبه چون همش خاطرات نامزدی و مراسماتشونو تعریف میکنه و حداقل میتونم یه روحیه ای برای درس خوندن بگیرم
