منم سال ۹۳ کورتاژ شدم وبیهوش شدم یادمه ی جای خییییییییییییییییییییییییییییلی نورانی روی کشتی بودم ی آقایی سفید پوش ونورانی اونجا بود وبعدش با لرز بهوش اومدم وهمش میگفتم از پیشم نروو.اونموقع هیچی حالیم نبود الان بعد چند سال که این برنامه دیدم تازه متوجه شدم پس منم ی چیزلیی تجربه کردم.از وقتی این برنامه دیدم همش فکرم درگیر همین موضوعه.ولی دیگه اصلا چیز زیادی یادم نمیاد.
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.