شوهر من الهی دوش بگردم اوایل ازدواجمون الان ۳ ساله پرنسس خونش هستم😂 یه سری ب من گفت نوک انگشتت بزار رو نوک بینیم منم گذاشتم گفت بیا بازی کنیم تو هی بوق بزن من دست گذاشتم نوک بینی تا اومدم بوق بزنم زرتی ازش در رفت یعنی از قبل هماهنگ کرده بود😂😂😂😂😂😬😬😬😬بیشووووووور
داشت تو آسانسور ادا درمیاورد واحد بغلیمون اومد تو آسانسور متوجه نشد شوهرم
من کبود شده بودم😅😅😅😅😅
سوتی هاش همه سوسکیه
خنده دار نیست ولی میگم روز عقد بار سوم بله رو گفت اوسکول .مثلا خواهرش میگفت داماد رفته گل بیاره گلاب بیاره خیر سرش🥴
آقااا شوهرم سربازه بعد وقتی میاد خونه از پادگان هر کدوم از لباساشو قربونش برم یجا میندازه منم مجبورم جمع کنم پشت سرش
من یروز کِشای جورابشو یجا قایم کردم که فردا صب مثلا بگرده دنبالش دیگه نندازه اینور و اونور
صب داشت لباس میپوشید دیددد عهه کشش نیست بلند گفت یااا رب العالمین😂😂😂😂😂😂اینو که گفت من پاچیدم😐تا حالا همچین چیزیو ازش نشنیده بودم😂نمیدونم چرا خندم میگیره از قیافه اون لحظش
گوزید بخاطر اینکه ماست مالی کنه تادودقیقه سرفه میکرد😐😐🤦♀️🤦♀️🤦♀️
شوهرم استقلالی هست من طرفدار پرسپولیس. کری زیاد میخونیم باهم.
بعد یه سری هی میگفت کمرم میخاره و...منم همینطور که فیلم میدیدم کاملا بدون منظور بهش گفتم باید مثل گرمابه ای ها کیسه بخریم واسه ت. یهو برگشت گفت لنگی!! قیافه ش دقیقا این بود👹
من خنده م گرفت گفتم چته بابا سنسورات به کیسه حساسه ها😂 وقتی متوجه شد خودشم خنده ش گرفت.
بازم هست ولی یادم نمیاد الان
