دوران مدرسم خیلی بدبخت بودم . مسیرم خیلی دور بود طوری که هیچکس پیاده نمیاد . مامانم چندبار اومد گفت من بدون ماشین نمیتونم . همه ی بچه ها یا با ماشین و موتور پدرشون میومدن یا سرویس ولی پدرمن گفت سرویس نمیخاد . خیلی ستمگره خیلی ازش،ناراحتم . ۲ سال و نیم منه خر حمال هرردز مضحکه مردم بودم . هرکی میدید به رفتنم گیر میداد . راه خیلی دور بود البته پدرم چون هرگزمارو بیرون نمیبره یه راه رفتنم واسم خوب بود ولی الان ناراحتم . که قراره امتحان نهایی کدوم جای دورافتاده بیفتم 😭😭😭😭😭 خدایا منو راحت کن از بی کسی و اون پدری که صبحا حتی بدش،میاد آدمم برسونه . بگم که تو این مسیر اتوبوس راه نداشت و من صبح تو خیابون خلوت میرفتم هیچکسم نمیدیدم
خدایا به ادمای بی لیاقت بچه نده🙏
ببین عزیزم ناشکری نکن
پدر واقعا نعمته وقتی نداشته باشیش قدر شو میدونی
خیلیا حسرت شنیدن صدای پدرشونو دارن
چرا مشکلتو به معلم ومدیر مدرسه تون نمی گی مگه نمی دونی هرانسانی توی زندگیش سه تا پدر داره اولی که پدرتونه دومی پدرهمسره که ندارین هنوز سومی هم کسی هست که بهتون علم یاد میده مطمئنا کمکتون می کنن
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
