من به اینچیزا اعتقاد ندارم اما عموم واسه یکاری رفته بود پیش آیینه بین و کارش خوب بود حرفش درست در او ...
پونزده سالم بود یکی کف دستمو گرفت زن بود فامیل دور میگفتن با ازمابهترون رابطه داره گفت بابات ازدنیا میره باهاش قهری آشتی کن من همش توذهنم بود براهمین بازم دوس داشتم بگیرم
دعا کنید،شاید بزرگترین آرزوی شما ، کوچکترین معجزه خدا باشه ،الهی همیشه دلتون شاد باشه بدون عذاب وجدان وغم وحسرت زندگی کنین الهی مریضا شفا پیدا کنن خانومای منتظر همین روزا حاجت روا بشن کلی اتفاقای خوب براتون بیوفته