بچها خواب دیدم دارم از پله های یه مدرسه میام پایین یه میز و صندلی از جنس نقره روی پله بود که روحانی روش لم داده بود همینجور که میومدم نگاش که به من افتاد خیلییییی با غرور نگام کرد من بخدا نمدونم چیشد که پام خورد به میز و صندلیش اوناعم شپلق افتادن پایین خوده حسن روحانیم زررررت با باسن خورد زمین😂😐 من عجله داشتم تند تند پله هارو اومدم پایین هیشکیم دعوام نکرد که چرا انداختیش
فقط یادمه بادیگارداش که اومدن میز صندلیو بردارن مامانم گفت حالا که چیزی نشده یکم بیشتر مراقبتش کنید
و تموم شد
تعبیرش چیه😶🙄