2733
2734
عنوان

مادرشوهرم مدام بهم میگه سیاهی🙁

| مشاهده متن کامل بحث + 6030 بازدید | 162 پست

سلام عزیزم خواهرشوهرت معلومه کمبودداره وکوته فکره ،

ازش دوری وسرسنگین باش

اعتقاد هرکس به خودش ربط داره ،خدا از حقش می گذره ولی از حق والناس نمی گذره 

هنر کرده دلتو شکسته اون دنیاباید جواب این حق الناس هم به خدا پس بده هم از توحلالیت بگیره ♥️♥️♥️

خدایا شکرت ♥️♥️♥️

چیشد چتت ساختگی بود؟؟

چرا جواب نمیدی

خدایا عاقبتمونو بخیر کن🥺🤲.....نظر بده نی نی سایتی عزیز ولی باشعورباش،هرحرفی که از دهنت بیرون بیاد نشونه ادب خانوادگیته...واگه بی ادبی کنی جوابتو نمیدم چون درشان خودم نمی بینم ،(مهربان باش شاید فردایی نباشد)

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

عزیزم چی میگی؟ میشه بگی از کجا فهمیدی  چت  ساختگیه🤔

من نگفتم ساختگیه

دوستان گفتن

شمام سریع قفل کردی منم شک کردم وپرسیدم

خدایا عاقبتمونو بخیر کن🥺🤲.....نظر بده نی نی سایتی عزیز ولی باشعورباش،هرحرفی که از دهنت بیرون بیاد نشونه ادب خانوادگیته...واگه بی ادبی کنی جوابتو نمیدم چون درشان خودم نمی بینم ،(مهربان باش شاید فردایی نباشد)
2728

سلام عزیزم من پنج سال خرج پوستم کردم
آنقدر دکتر رفتم و پول خرج کردم لک صورتم نرفت
یا لیزر میرفتم جلسه ای چهارصد هزار
لک صورتم می‌رفت وقتی لیزر نمی‌رفتم برمیگشت
کرم معجزه شب هم زدم پوستم داغون شد.جوشهای بزرگی زدم که جاش چال شد.
تا شماره یه خانم رو تو دیوار پیدا کردم که کرمهاش‌مورد تایید وزارت بهداشت بود تحت نظر دکترا بود خیلی عالی بود لک صورتمو با هزینه خیلی کم برد خداخیرش بده شمارش میذارم خیلی خانم خوب و منصفی هست دلش میسوزه ضمانت بازگشت کرم تا ده شب میده.لک صورتم رفته کک و مک رفته صورتم پنج درجه سفید شده چروکام باز شده اصلا لیفت شده صورتم ملا چهذمو عوض کرده خداشاهده بگم باورتون نمیشه فقط میگم خداخیرش بده به حق علی چون دنبال سود نیست
منم چون خیلی عذاب روحی  کشیدم بخاطر پوستک خیلی خرج کردم دوست دارم بگم اطلاع رسانی بشه به هر کسی اعتماد نکنید ولی این خانم من کارش دیدم معتبره اینم شمارش09026744639 از همدان ارسال میکنه.پیجم داره بهش پیام بدید برای مشاوره پیجشو ازش بگیرید قبل و بعد مشتریهاشو ببینید.شماهو کرم زدید نتیجه گرفتید جون بچه هاتون دعام کنید معرفی کردم بهتون

2738

وا چقد تو و شوهرت رو دادین بهش. انقد وایسادی نگاش کردی که هی میگه. 

به نقل از آیت الله العظمی اراکی: زمانی در ایران هر جا آتش روشن میکردند مردم برای بردن زغال گداخته و روشن کردن کرسی، تنور یا منقل به آنجا میرفتند در ماه خداییِ محرم، در نزدیکی خانه یک زن بدکاره، هیئتی به پا شده بود. زن هم برای بردن آتش به محل رفت و سوال کرد زیر دیگتان روشن است؟ آتش میخواهم.  گفتند بله برو بردار. زن سمت دیگ رفت، و دید آتش خاموش شده خم شد و به هیزمها فوت کرد. مقداری از خاکستر به چشمش پاشید اما ادامه داد تا جایی که هیزمها دوباره روشن شدند. همان اندازه که میخواست برداشت و رفت.اما...همان شب خوابی دید . او دید چند نفر به گردن،دستهاو پاهایش غل و زنجیر بسته و میبرند تا عذابش کنند و هرچه فریاد میزد شما را به خدا ولم کنید کسی گوش نمیداد . زن،بانویی دید که از دور به آنها نزدیک میشد. مأمورهای عذاب با دیدن بانو زنجیرها را رها کردند. بانوی بزرگوار ایستادند و فرمودند چرا میبردیش. گفتند چون بدکاره و فاسد است . بانو گفت نههه... او نگذاشت آش نذری مجلس حسینم خراب شود ... دیگ را روشن نگهداشت. او بخاطر حسینم چشمهایش اذیت شد بخاطر حسین من رهایش کنید ....زن با ترس بسیاری وحشت زده از خواب بیدار شد و مدام با گریه و زاری از حضرت مادر، زهرای اطهر علیهاالسلام، کمک میخواست تا یاریش کند برای پاکدامنی.او همان زن انگشت نمای شهر، توبه کرد و با یاری حضرت زنی مومنه شد تا جایی که هر زمان و هر کجا روضه ای برای حضرت ارباب به پا میشد دنبالش میرفتند و او را دعوت میکردند.  و با اولین جمله روضه خوان " السلام علیک یا ابا عبدالله" زن به شدت گریه میکرد و شیون جانسوزش بلند میشد  جون و زندگیم فدات یا حضرت حسین علیه السلام که در ❤ خدایی و رضای تو رضای پروردگارمه   تو بحث کردن دانش و ادب مهمه
سلام عزیزم من پنج سال خرج پوستم کردم آنقدر دکتر رفتم و پول خرج کردم لک صورتم نرفت یا لیزر میرفتم جلس ...

😑

به نقل از آیت الله العظمی اراکی: زمانی در ایران هر جا آتش روشن میکردند مردم برای بردن زغال گداخته و روشن کردن کرسی، تنور یا منقل به آنجا میرفتند در ماه خداییِ محرم، در نزدیکی خانه یک زن بدکاره، هیئتی به پا شده بود. زن هم برای بردن آتش به محل رفت و سوال کرد زیر دیگتان روشن است؟ آتش میخواهم.  گفتند بله برو بردار. زن سمت دیگ رفت، و دید آتش خاموش شده خم شد و به هیزمها فوت کرد. مقداری از خاکستر به چشمش پاشید اما ادامه داد تا جایی که هیزمها دوباره روشن شدند. همان اندازه که میخواست برداشت و رفت.اما...همان شب خوابی دید . او دید چند نفر به گردن،دستهاو پاهایش غل و زنجیر بسته و میبرند تا عذابش کنند و هرچه فریاد میزد شما را به خدا ولم کنید کسی گوش نمیداد . زن،بانویی دید که از دور به آنها نزدیک میشد. مأمورهای عذاب با دیدن بانو زنجیرها را رها کردند. بانوی بزرگوار ایستادند و فرمودند چرا میبردیش. گفتند چون بدکاره و فاسد است . بانو گفت نههه... او نگذاشت آش نذری مجلس حسینم خراب شود ... دیگ را روشن نگهداشت. او بخاطر حسینم چشمهایش اذیت شد بخاطر حسین من رهایش کنید ....زن با ترس بسیاری وحشت زده از خواب بیدار شد و مدام با گریه و زاری از حضرت مادر، زهرای اطهر علیهاالسلام، کمک میخواست تا یاریش کند برای پاکدامنی.او همان زن انگشت نمای شهر، توبه کرد و با یاری حضرت زنی مومنه شد تا جایی که هر زمان و هر کجا روضه ای برای حضرت ارباب به پا میشد دنبالش میرفتند و او را دعوت میکردند.  و با اولین جمله روضه خوان " السلام علیک یا ابا عبدالله" زن به شدت گریه میکرد و شیون جانسوزش بلند میشد  جون و زندگیم فدات یا حضرت حسین علیه السلام که در ❤ خدایی و رضای تو رضای پروردگارمه   تو بحث کردن دانش و ادب مهمه
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز