2733
2734

چون هودی زرد قشنگی تو ویترینش داشت .کلا بیشتر خریدارم از بوتیک مردونس.بعد رفتم واسه پرو مامانم تو مغازه بود . ی اکیپ پسر اومد تو منم عین جت لباسمو پوشیدم بیام بیرون . از این تیشرت لانگا پوشیده بودم رفته بود بالا از روی شکم اقا پسرا دیدن قشنگ ابروم رفت بعد خندیدن بشون گفتم ببندید گاله رو بعد خفه شدن موندم چجور این همه جذبه رو دادم بیرون :|

😂😂😂😂😂😂😂

پسر کوچولوی من آلرژی داره ، بهونه خوراکی های خوشمزه رو میگیره اما نمیشه بخوره خیلی غصه میخوره😔پسر کوچولوی ۱ ساله من🥺💗خیلی مظلومه لطفا برای برطرف شدن آلرژیش نفری یدونه صلوات بفرستید،فرستادید بهم بگید منم بفرستم براتون❤️ممنونم


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2728
2738

لات کی بودی

باز شوهر بی بهانه با ادایی کودکانه هیکل چون استوانه میکند غر غر به خانه یادم آید روز اول گردنش گج. دست و پا شل پیش بابا موش میشد سر خیش تا گوش می شد دختری افتاده بودم مهربان و ساده بودم نرم و نازک شاد و چابک چشمهایم همچوو آهو عطر موهایم چو شب بو می شنیدم از لب او : حرفهایی همچو جادو : من غلام خانه زادت جان دهم هر دم به یادت گر نیایی خانه ی من میگریزد روحم از تن بعد از آن گفتار زیبا خام گشتم من همانجا 😄 شد به پا جشن عروسی کیک و شام ودیده بوسی بعد از آن دیگر ندیدم هرگز آن اوقات بی غم قسمتم یک مرد جاانی اندکی لوس و روانی بی اراده همچو یابو پر خور و مغرور و پر رو هرکه کرد این دوره شوهر خاک بر سر گشت و حیران شد پشیمان شد پشیمان شد پشیمان 😂😂                     
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

رمان

me_helena8617 | 29 ثانیه پیش
2687
2730