خیلی دلم از خواهرم و شوهرش شکست. من رفته بودم شهر دیگه ای واسه کارهای بیمارستان یکی از اعضای خانواده. رفتم خونه یکی از اقوام شوهرخواهرم خونه مجردی بود یه دختر همسن وسال خودم. چند روز گذشت به خواهرم پیام دادم من دیگه نمیتونم اینجا بمونم گفتم اینجا سخته. خواهرم هی گفت چرا گفتم بخاطر اینکه فامیلتون خیلی کلاس میزاره الکی