یه بیداری دقیقا عین یه کابوس،مثل گشتن تو تاریکی و بی فانوس،میچرخم تو حباب انتظار تو،مثل ماهی و تنگ و وهم اقیانوس....زندگیم سوخت ...جسد آرزوهام مونده روی دستم...خوشبحالت زندگی کردی💔ولی من نه نتونستم😔
ای کسی که گره هر سختی به دست تو گشوده شود و ای که تندی شدائد به عنایتت می شکند، ای که راه بیرون شدن از تنگی و رفتن به سوی آسایش از تو خواسته شود،دشواری ها به لطف تو آسان گردد و وسایل زندگی و اسباب حیات به رحمت تو فراهم آید و قضا به قدرتت جریان گیرد و همه چیز به اراده تو روان شود، تنها به خواست تو بی آنکه فرمان دهی، همه چیز فرمان برد، و هر چیز محض اراده ات بی آنکه نهی کنی از کار بایستد،در تمام دشواری ها تو را می خوانند و در بلیات و گرفتاری ها به تو پناه جویند، غیر از بلایی که تو دفع کنی بلایی برطرف نگردد و گرهی نگشاید مگر تواش بگشایی،الهی بلایی بر من فرود آمده که سختی و ثقل آن مرا در هم شکسته و گرفتاری هایی بر من حمله ور شده که تحملش برای من دشوار است و آن را تو از باب قدرتت بر من وارد کرده ای و به اقتدار خود متوجه من نموده ای، اله من، چیزی را که تو آورده ای کسی نبرد و آنچه تو فرستاده ای دیگری باز نگرداند و بسته تو را کسی نگشاید و چیزی را که تو بگشایی دیگری نبندد و آنچه را تو دشوار نموده ای کسی آسان نکند و آن را که تو ذلیل کرده ای یاوری نباشد، پس بر محمد و آلش درود فرست و به رحمتت الها - در آسایش را به رویم باز کن و به قدرتت صولت سلطان غم را در میدان حیات من بشکن و مرا در موردی که از آن شکوه دارم به عنایت و احسانت کامیاب کن و به درخواست من شیرینی اجابت بچشان و از سوی خودت رحمت و گشایشی دلخواه نصیبم فرما و برایم نجات و خلاصی سریع از گرفتاری ها مقرر کن.و مرا به خاطر چیرگی غم از رعایت واجبات و به کار بستن مستحبات خود باز مدار؛ چرا که من به سبب آنچه به سرم آمده بی تاب و توان شده، و قلبم از تحمل آنچه در زندگیم رخ نموده، لبریز از اندوه گشته و تو به رفع گرفتاری هایم و دفع آنچه در آن در افتاده ام توانایی پس قدرتت را درباره من به کار بر، گرچه از جانب تو مستحق آن نیستم ، ای صاحب عرش عظیم.
تو منو انتخاب کردی❤ انتخاب کردی که مامانت باشم ، خونه کوچیک و آرومم رو، دل تنها و مهربونم رو دیدی دلت خواست من همدمت باشم.پسر کوچولوی قشنگم💕 اگر نخونی و ندونی زود خام میشی سرتو بالا نگه دار نکنه رام شی دشمن جهل و جاهلم⚠️⛔️