شوهرم غلط زیادی کرده بود چندبار محکم زدم تو سینه اش وصورتش مامانش گفت مگه چلاقی؟ وایسادی کتک میخوری ؟ بزن تو دهنش شوهرم گفت کسی جلو نیاد بذار سبک بشه حق داره رفتم دست مادر شوهرم رو گرفتم گفتم از خونه من برو بیرون عرضه داشتی بچه ات رو ادب میکردی که کتک نخوره حالا هم برو بیرون دخالت نکن تو زندگی من زندگی منه بخوام میسازمش بخوام اتیشش میزنم