شوهرم و خانوادش منو با ۲ بچه دارن زور میکنن تو ی اتاق از خونشون زندگی کنم تا ابد...😔

نگین چرا بچه اوردی ک خودم میدونم اشتباهه ولی سر بچه اولم من مستقل بودم شوهرم بد اورد هیچی نداشت جز طلاهای من ک نصفشو خانوادش کادو دادن نصفشم از خونه پدریم موند

رفتیم خونشون باهاشون باهم زندگی کردم فقز ۳ تا برادرن ک شوهرم اولیه دومی سربازه نیست خونه کوچیکه هم کوچیک

زندگی کردیم تا لاقل اجاره خونه و خرج خورد خوراک ندیم اونام چون دختر ندارن خیلی استقبال کردن رو چششمون گذاشتن ک یهو ناخواسته دومی رو حامله شدم و خاستم سقط کنم یک هفته هیچی نخوردم جز اب و قهر خوابیدم ک باید سقط شه وقتی خونه نداربم بچه دوم چرا 

ک شوهرم با قسم و قول و ب پام افتان ک قبل دنیا اومدنش خونه میگیرم میریم راضیم کرد

اون مابین هم طلاهارو فروختیم و براش ماشین ثبت نام کردیم ک باهاش بره بار جاده

ماشینمون هم یکسال طول کشید تا بیاد ک من دگ حسابی زله شدم از تو ی اتاق زندگی کردن و با خانوادش مشکل پیدا کردم و شوهرم شاهد بود میگف عجله نکن ماشین که اومد و واس خودم ی راه درامدی پیدا گردم صد در صد میریم و خودشو هم خیلی ناراحت نشون دار از اینجور زندگی 

نمیدونم چیشد ک ماشین اومد حتی بچه دومم الان ۳ ماهشه یهو خودش گف میخام مستقل شم بریم خونه ببینیم ی روز رفتیم بنگاه ها هی بهانه اورد از خونه های ک من خوشم میومد برای اجاره

چن روز همینجوری گذشت رفتم خونمون چون خاله هام جمع میشدن خودش رسوندم گفتم شاید یکی دو روز استراحت کردم خستم گف باشه

وقتی خونمون بودم گفتم ۲ جا تو شیپور زدن اجاره بریم ببینیم گف من کار دارم به پدرم گف برین با هم ببینید

رفتیم دیدم ولی باورتون نمیشه این اقا اصن از خونه حرف نزد ن پرسید دیدین پسندیدین چیشد 

اصن انگار ن انگاااااارهمینجوری سرشو انداخت پایین گف بیا بریم خونشون همون اتاقم

گفتم چته تو خودت گفتی برین خونه ببینید پدرمم گف تکلبف ما چیه مامانم گف دخترم تا کی تو ی اتاق زندگی کنه از همه سطح پایین باشه ۴ ساله تحمل کرد سختی هاتو جیک نزد دگ الان ک دستت ب دهنت میرسه برو زندگی بساز دختر منم خوسبخت شه 

یهووو قاطی کرد گف خونه بمیرمم نمیگیرم اگ تونستین مجبورم کنید خونه بگیرم فلان بلان دعوا شد از خونه انداختیمش بیرون بچه هارم با خودش نبرد ۱۵ روزه رف و سراغی از من و بچه هاش نمیگیره پدرمم میگ حق نداری برگردی اتاقت

تازه شوهرم پیش فامیلای ما میره میگه ب زنم بگین برگرده در عرض ۳ روز خونه میگیرم ولی ب دوستاشم میگ اصن زنمو نمیخام میخام ازش جدا شم و ۲ جانبه حرف میزنه

من نمیدونم چیکار کنم واقعا دگ خسته شدم