توی اینستا با آقای آشنا شد و آقا قبل اینکه خواهرمو ببینه میگفت عاشقت شدم و خیلی بش میگفت دوستت دارم و بعد سهچهار هفته میگفت میام خاستگاری ولی خواهرم سه ماه عقب انداخت با بهانه های مختلف و بلخره بعد سه ماه اومد خاستگاری و خواهرم بردش مشاوره قبل ازدواج و تا میتونست تحقیقات کرد و درحالی ک مامانم راصی نبود ولی ازدواج کردن
قبل ازدواج اقا حرفای کوچک و وعده های کوچک و بزرگ چند مورد داده بود ب خواهرم ک میشه گفت بعد ازدواج نود درصدشو عملی نکرد و اصرار داشت ک خواهرم ب هیشکی نگه ک فضای مجازی آشنا شدن
زود زود تایپ میکنم ک خسته نشین