2737
2734
عنوان

چه کار بچه گانه ای کردم ‌..🙁

281 بازدید | 18 پست

پارسال بابام یه تعهد ازم گرفته بود توش نوشته بود من همیشه نزدیک خانوادم باشم و هرجا اونا هستن باشم ...انقدر حال بابام بد بود منم امضا کردم ..گفت قول بده منم قول دادم نوشتم قولمو ..


چند وقت بعدش با بابام قهر کردم رفتم اونو پاره کردم ..


حالا پسر عمم چند ماه دیگه قراره برگرده ایران بمونه یه ماه ...هروقت میاد کلی اصرار میکنه کاراتو درست کنم توهم بیای ...بابامم نگران شده اینبار با پسر عمم برم رفته اون برگه رو ببینه فهمیده قضیه رو .‌.

انقدددر ناراحته که حد نداره ...

خدا منو بکشه اصلا نمیدونم چرا همچین کاری کردم اخه ...من اصلا نمیتونم ناراحتی خانوادمو ببینم وقتی بدونم بدون من حالشون خوب نیست هیچوقت ترکشون نمیکنم ...

بابام نمیدونم چرا اینطوری فکر میکنه اخه ..

مامانمم ناراحته ازم ..

بابام میگه من ناراحت اینم که نمیتونی هیچ جا بمونی ..میگه میدونم اون تعهد برات اذیت کننده بود نتونستی تحملش کنی ...

بابام همیشه سعی کرده منو طوری بزرگ کنه که وابسته هیچکس و هیج جا نباشم ...اما حالا خودشو مامانم به شدت به من وابسته ان...


چیکار کنم از دلش دربیاد ...خیلی ناراحتم ...بعضی وقتا اندازه یه دختر ۵ ساله بچه و لوس میشم 😞

از طرفی برای حرف بابا ناراحتم میگه نمیتونی متعهد باشی .‌..من اینطوری نیستم ..بی وفا نیستم ..نمیدونم چرا اینطوری به نظر میام 😞

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

پیمان باید قلبی باشه اون برگه هم بود بی فایده بود

دقییقااا منم همینو میگم به بابا ...

من مطمئنم که همیشه پیششون میمونم ..نزدیکشون زندگی میکنم ...

بابا میگه نتونستی طاقت بیاری یه برگه تعهد رو ...

دقیقا احساس من رو به اون برگه درک کرده ..

من باید ازاد باشم با اون برگه احساس زندانی بودن بهم دست داد ..

2731

رها باش عزیزم

دل پدر مادرتو نشکن 

بگو دوباره بیا بنویسیم 

در ضمن این همه وابستگی خوب نیست 

حتما ی کاری کردی که نگرانتن

دلشونو بدست بیار

در آرزوی مادر شدنم و عاقبت به خیری برای خودم و همه مادرا منتظرا بچه دارا آدما صلوات ...اللهم صل علی سیدنا محمد عدد ما فی علم الله صلاه الدامه بدوام ملک الله...🌹🥰🌺🌹
2738

ببین  من کامل درک میکنم پدرت رو

تا میتونی کنارشون باش.یعنی بعد از ازدواج حتما تو شهر خودتون

من به خاطر پدرم از انگلیس برگشتم.تا دوازده سال بعدش هم زنده بود

بعد اومدم تهران.ظرف یک ماه از دنیا رفت

خانواده خیلی مهمه.هیچ چیز جبرانش نمیکنه.

پس تا میتونی ازش دور نشو

رها باش عزیزم دل پدر مادرتو نشکن  بگو دوباره بیا بنویسیم  در ضمن این همه وابستگی خوب نی ...

بابا میگه از ما رها نباش ..خودش بهم یاد داده از همه چی رها باشم حالا ..

من بخوام از کشور خارج بشم بابا باید اجازه بده ..اون برگه فقط برای دل خودش بود و اینکه بدونه من میتونم تعهد بدم ...قبول دارم که نتونستم ..نمیتونم ..

حالا بابا نگران اینه که چرا نمیتونم تهعد بدم به کسی ..

مادرم میگه پدرت میگه من با این وضع نمیتونم برای ازدواجم هم به کسی تعهد بدم از کنارش نرم ..

در واقع اون تعهد برام مثل زندانی شدن میمونه ...

ناراحتیشون این هست ..

خانوادم برای من مهم ترین چیز هستن در این دنیا اما وابستشون نیستم ..

ببین  من کامل درک میکنم پدرت رو تا میتونی کنارشون باش.یعنی بعد از ازدواج حتما تو شهر خودتون م ...

خداروشکر که برگشتین ...

اطراف ماهم بچه ها سریع خانوادشونو ترک میکنن بابا میبینه دوستاشو چه قدر سختی میکشن از دوری بچه هاشون میترسه از منم ..میگه تو که اصلاا وابسته نیستی ..

من نمیتونم ببینم خانوادم ناراحت هستن و هرکاری میکنم در راستای شادی اوناس ..پس چطور میتونم ترکشون کنم ..نمیدونم یعنی منو نمیشناسن؟😔

بابا میگه از ما رها نباش ..خودش بهم یاد داده از همه چی رها باشم حالا .. من بخوام از کشور خارج بشم ب ...

شما خیلی آزاد اندیشی 

باهاشون خوب باشه و بفهمون که همیشه کنارشون نیستی و باید ازدواجم منی سفرم بری فعلا دور برشون باش خوبی کن ولی هیچوقت برا همیشه ترکشون نکن

در آرزوی مادر شدنم و عاقبت به خیری برای خودم و همه مادرا منتظرا بچه دارا آدما صلوات ...اللهم صل علی سیدنا محمد عدد ما فی علم الله صلاه الدامه بدوام ملک الله...🌹🥰🌺🌹
خانواده هایی که بچه ها دور وبرشونن،عمدتا شادن وعمر بیشتری میکنن اما اگه بچه ها دور بشن،من دیدم که و ...

بله دقیقا این اتفاق تو اطراف ما زیاده و پدر و مادرمم از همین میترسن ...

مادرم تقریبا مطمئنه ازم اما پدرم نه .‌..

شما خیلی آزاد اندیشی  باهاشون خوب باشه و بفهمون که همیشه کنارشون نیستی و باید ازدواجم منی سفرم ...



بابا خودشون منو اینطوری بزرگ کردن ...

اخرین بار که یه هفته تنها رفتم سفر خیلی حالشون بد شد اصلا از اون موقع بیشتر از دوسه روز نمیرم ...

الانم بابا یاد ازدواج من میفته کاملا استرس میگیره ..

به هر حال ممنونم از نظرتون 🙃💙

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
داغ ترین های تاپیک های امروز