من یه دختردایی دارم که خب خاله ی من عمه ی اون میشه. یه روز دخترداییم بهم زنگ زد گفت امیر (یعنی شوهر خالم) بهش میگه بیا بریم بیرون ببینمت ولی به عمه چیزی نگو
منم گفت واااا چرا مثلا عمه ندونه مگه چیکارت داره گفت نمیدونم دودلم برم یا نه؟؟ هی اصرار میکنه
گفتم ولش کن نرو ولی دخترداییم رفت
وقتی برگشت گفتم چیکارت داشت؟؟ گفت هیچی بهم گفت همینجوری خواستم ببینمت با ماشین دور زدیم رفت داروخونه واسم ماسک خرید گفت تو این کرونا خیلی مواظب خودت باش بعد پیشونی منو بوس کرد بهم ۱۵۰ تومن داد گفت هرکاری داشتی فقط به خودم بگو
منم گفتم وااااا ۱۵۰تومنو پس میدادی بهش مرتیکه بیشعور این چه کاریه حتما کرم داره ینی چی خجالت نمیکشه به برادرزاده زنش میگه باهم بریم بیرون ولی به عمه نگو کار مهمش این بود؟؟؟
الان من و اون یکی خالم (خاله بزرگم) اینو میدونیم ولی هنوز هنوز به خاله کوچیکم نگفتیم شوهرت همچین کاری کرده یعنی واقعا منطور داشته؟؟ اعصابمون خورده میترسیم یه دعوای بزرگ بشه
اینم بگم تفاوت سنی های همه ی ما باهم کمه مثلا من ۲۲ سالمه دخترداییم ۲۵ خالم ۳۲ شوهرشم ۳۲