2737
2734

اول تن تن مبزارم بعد جوابتونو مبدم یوالی داستید درخواست دوستی بدید در خدمتم


مامانم نوبت زایمان برای ۱۵،۱۶ خرداد ماه داشت و بی خبر از اینکه بدونه پروتئین دفع مبکنه و من روز ب روز ضعیف تر و شکننده تر میشم پیس رفت و رفت تا اینکه خانم دکتر حنجنی

به مامانم گفت بچه داره از دست میره فردا باید زودتر سزارین کنی و این شد فرداش یعنی ۲۵ اردیبهشت سال ۱۳۸۵ آیدای ضعیف و نحیف بدنیا اومد با وزن ۱ کیلو ۷۰۰ گرم 


اندازه کف دست بودم هر روز مریض و ضعیف گذشت و گذشت تا ابنکه یک سال نیمم شد هیچی نمیخوردم هرچی میخوردم بالا میوردم اون زمان دکترم اقای خوش فترت بود ی روز در اومد گف خانم این بچتون لوزه داره باید عملش کنن 


و این اغاز ماجرای زندگی سخت منو و مامانم بود 


یادمه با ماشین دایی محسنم بودیم پژو پارس مشکی رنگ داییم گریه میکرد میگفت نبردیش خیلی داییمو دوس داشتم الانم دارم......

❤واس برگشتن عرفانم میشه صلوات بفرستید...‌   عرفان عشقمه 🔴❤ آیدا هستم کاربری گرفتم لطفا ب اسم گیسو صدام نکنبد.   تیکر تولده.   


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2731

لایک کنید 

            می دونی زیباترین خط منحنی دنیا چیه🤔؟😇لبخندی که بی اراده رو لب های یک عاشق  😍نقش می بندهتا در نهایت سکوت فریاد بزنهدوستت دارم🥰❤❤❤❤💞    🌺حسبی الله لا اله الا هو علیه توکلت و هو رب العرش العظیم🌺
2738

وارد بیمارستان شدیم اسم بیمارستان یادم نی 


مامانجونم شیراز بود و خبر نداش لباس کوچولو ابی رنگی همراه با دمپایی قرمز پام کردن اونقدر کوچولو بدم ک دکتر بغلم کرد بردم گذاشتم رو تخت از ترس میلرزیدم و گریه میکرد یادمه یه سوزن زد تو دستم نفهمیدم چیشد یهو خوابیدم بهوش ک اومدم اول ترسیدم گریه کردم یه خانم اومد داخل ولی مامانمو ندیدم یادم نمیاد خوب خیلی کوچیک بودم ولی یادمه یه خانم چش سبز اومد بالا سرم گفت نترس چیزی نیست دوباره خوابیدم دیگه یادم نمیاد 


تا اینکه رفتیم خونه نفسم خوب بالا نمیومد شبا تو خواب انگار داشتن خفم میکردم مامانم که تکونم میداد خوب میشدم یادمه همیشه مامانم نگاهم مبکرد شبا که دسوشیی داشتم مامانمو با گریه بیدار میکردم اونم بجا اینکه دعوا کنه اول بوسم میکرد بعد بغلم میکرد میبردم دسشویی

❤واس برگشتن عرفانم میشه صلوات بفرستید...‌   عرفان عشقمه 🔴❤ آیدا هستم کاربری گرفتم لطفا ب اسم گیسو صدام نکنبد.   تیکر تولده.   
اینطوری که پیش میریم چند وقت دیگه نی نی هامون عضو سایت میشن در مورد شیرمامانشون و شیرخشک صحبت می کنن ...

🤣🤣🤣🤣

یدونه صلوات برای سلامتی تو دلیم مهمونم میکنین مهربونا.انشالله خدا دلتونو شاد کنه😘😍😘خدایا شکرت❤مراقب نی نی م باش خدای مهربونم
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
2730
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز