اگر نظرتون اینه که همش زشته هم اشکالی نداره
من تورو دوست دارم وقتی که میخندی ، وقتی که چشماتو رو بدیام میبندی، من تورو دوست دارم خودتم آگاهی گ واسه تو میمیرم ، تو شبیه ماهی
وقتی جایی میری دل من میگیره تو که نیستی ذهنم با خودش درگیره
تو که پیشم باشی پره رویا میشم
با تو خوشبخت ترین دختر دنیا میشم
من بدنام عالم شم ، شبام همه ماتم شن ، محاله از دوتا چشماب مهربون تو رد شم ، تو باید مال من باشی، اروم تنم باشی ، خوبه دیوونگی باتو نمیخوام دیگه ادم شم
اینم دلنوشته خودمه
سلام زیباترین بهانه برای خندیدن برای شعر گفتن برای زندگی کردن
هر روز هر لحظه و در هرجایی چشمای تو روبرومه
من تورو به عمیق ترین جای قلب من که هیچکسی حق ورود به اونجا رو نداره دعوت میکنم
تو همه وجود منی ، من مثل نوزادی که به آغوش مادرش نیاز داره و ماهی که به آب نیازمنده به تو نیاز دارم
من برای رسیدن به تو هر کاری میکنم ، من میشم همون که تو دوست داری
برای من مظهر خوشبختی تویی ، نشونه پاک الهی تویی ، معیار زیبایی تویی ، تو همه منی
تو منو دوست نداری، حتی نمیدونی شبا نمیتونم بدون ساختن رویاهام در کنار زیباترین مخلوق خدا که تو باشی به خواب برم ، حال خوب من بستگی داره که چشمای تورو ببینم
اسمون شب رو دوست دارم اخه رنگ چشمای توئه ، نفهمیدم چی شد که توی سیاه چاله چشمات غرق شدم
من تورو میخوام عشق در حروف اسم تو تعریف میشه
میدونم دوسم نداری ، میدونم حتی برای شنیدن حرفام وقت نمیذاری ، ولی من جای دوتامون عاشقانه دوست دارم
ابروهات مثل ی کوهه که موقع تنهاییام بهش تکیه میکنم هر چند ندونی
چشمات معجزه ای بود تا بدونم خدا چه قدرتی داره
تاحالا شده کسی برات شعر بگه
تا حالا شده کسی برات گریه کنه؟
ما هیچ خاطره ای نداریم باهم
حتی مثل فیلما زیر بارون قدم نزدیم
حتی برف بازی نکردیم و به هم گلوله نزدیم
حتی منو توی ی جشن عاشقانه سورپرایز نکردی
حتی ی بار ی نگاه سرشار از محبت به من نکردی
ولی بدون من حتی به آینه اتاقت حسادت میکنم که هر روز چشماتو میبینه
تاحالا به اینه حسودی کردی؟
کاش بیایی کنارم که من باتو دل دارم
خیلی دوست دارم
تو باش تا ازت خوشبخت ترین رو بسازم