خواب موند هم تاپیک زدم از شما کمک بخوام بیدارشد
صبحونه آماده کردم نخورد بقرآن از ساعت هشت آماده کردم که پاشه بره سرکار گرسنه نره
پاشد نخورد رفت
دیشب خوابم برد نیومد سمتم ناراحتم ازش فکرمیکنه قهرم من الان نیاز دارم بیاد ازدلم دربیاره اما مغروره و اینکارو نمیکنه حتی دیشب دید من اونورمااا نیومد بغلم کنه من چیکارکنم بفهمه ناراحتم و بیاد معذرت خواهی کنه
دلم میخواد بیاد معذرت خواهی کنه که بعد دهنش بد نخوره هر اشتباهی کرد من پشت گوش بندازم وگرنه برام مهم نیست